معنی فارسی paganizing

B1

تبدیل یا تاثیر دادن به یک فرهنگ یا عمل مذهبی به حالتی که در آن باورهای غیر یکتاپرستی غالب است.

The act of converting or influencing to paganism.

verb
معنی(verb):

To convert (someone) to paganism.

معنی(verb):

To behave like a pagan.

example
معنی(example):

برخی از محققان معتقدند که شیوه‌های مدرن سنت‌های ما را به حالت بت‌پرستی درمی‌آورد.

مثال:

Some scholars argue that modern practices are paganizing our traditions.

معنی(example):

بت‌پرستی برخی مراسم‌ها می‌تواند ترکیبی از قدیم و جدید ایجاد کند.

مثال:

Paganizing certain rituals can create a blend of old and new.

معنی فارسی کلمه paganizing

: معنی paganizing به فارسی

تبدیل یا تاثیر دادن به یک فرهنگ یا عمل مذهبی به حالتی که در آن باورهای غیر یکتاپرستی غالب است.