paranephric
بافت پارانفر، بافت اطراف کلیه‌ها که ممکن است در بررسی‌های پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
paranephritic
التهاب یا شرایط مرتبط با ناحیه پارانفر.
paranephritis
التهاب بافت پارانفر به طور معمول به دلایلی از عفونت‌ها یا بیماری‌های دیگر ایجاد می‌شود.
paranephros
پارانفرس، بافتی است که نقش‌های بهداشتی مشابه کلیه‌ها دارد و می‌تواند در گونه‌های مختلف حیوانات متفاوت باشد.
paranepionic
تأثیرات یا واکنش‌های مرتبط با پارانپیونیک به طور معمول در تحقیقات علمی بررسی می‌شود.
paranete
پارنت به یک ساختار آناتومیک اشاره دارد که اطلاعات کمی درباره آن وجود دارد و ممکن است در حال کشف باشد.
parangi
پارنگی نوعی بافت سنتی و خاص که معمولاً در برخی فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.
paranymph
پارانیف به شخصی گفته می‌شود که در مراسم عروسی یا ازدواج برای حمایت از عروس یا داماد حضور دارد.
paranymphal
نوشتار یا بحثی که به نقش و مسؤولیت آن شخص در مراسم عروسی اشاره دارد.
paranitraniline
پارانیترانیلین یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً در صنعت رنگ‌سازی به کار می‌رود.
paranitrosophenol
پارانیترواوروفنل یک ترکیب شیمیایی است که در واکنش‌های خاص شیمیایی استفاده می‌شود.
paranja
پارانجا نوعی پوشاک محافظ است که معمولاً زنان در برخی مناطق برای پوشاندن بدن خود از آن استفاده می‌کنند.
paranoea
پارانوئا، نوعی بیماری روانی که با عدم اعتماد به دیگران و تفکرات مضطربانه مشخص می‌شود.
paranoeac
پارانوئیک، نسبت به حالت پارانوئا، به معنای وابستگی یا ویژگی‌های چنین وضعیت روانی است.
paranoeas
پارانوئاها، حالت‌های مختلف نگرانی و سوءظن با منشأ روانی.
paranoias
پارانویاها، نگرانی‌های مداوم و دروغین که معمولاً شامل ترس از پنهان‌کاری یا آسیب است.
paranoidal
پارانوئید، مفهومی برای توصیف رفتارها و تفکرات ناشی از پارانوئا.
paranoidism
پارانوئیدیزم، حالت شدید ترس یا وسواس نسبت به رفتارهای دیگران.
paranomia
پارانوما به معنای تعارض یا تضاد در معانی واژه‌ها یا عبارات است.
paranormality
پارانومالی به پدیده‌هایی اطلاق می‌شود که برای توضیح آنها نیاز به علم موجود نیست و به نوعی ماورا الطبیعه محسوب می‌شوند.
paranormally
به شیوه‌ای که فراتر از درک عادی یا علمی باشد.
paranosic
پارانوک زندگی کردن را در معنای دستگاه روحی یا احساسات غیرعادی و ترس از دیگران می‌سازد.
paranotions
پیش‌گویی‌های مرتبط با احساسات و گمان‌های غیرمعمول.
paranthelion
به پدیده‌ای نوری اطلاق می‌شود که یک نقطه روشن در اطراف سایه موضوعی خاص در جو بوجود می‌آورد.
paranthracene
پرآنتراسین، یک ترکیب آلی با فرمول C18H12 که از دو مولکول آنتراسن تشکیل شده است.
paranuclear
پرانکلار، مرتبط با یا نزدیک به هسته سلول.
paranucleate
پارانکسلات به حالتی گفته می‌شود که در آن هسته به طور جداگانه وجود دارد.
paranuclei
پارانکلی‌ها به نواحی اطراف هسته‌های سلولی اشاره می‌کند که در تقسیم سلولی نقش دارند.
paranucleic
پارانکلیک به نوعی اسیدهای نوکلئیک اشاره دارد که در ارتباط با هسته‌ها هستند.
paranuclein
پارانکلین پروتئینی است که به طور خاص به فعالیت‌های هسته سلول مرتبط است.
paranucleinic
اسید پارانوکلئینیک، نوعی اسید نوکلئیک است که تحت عنوان مولکول‌های حاوی اطلاعات ژنتیکی شناخته می‌شود.
paranucleus
پارانوکلئوس، بخشی از سلول است که در برخی از موجودات زنده وجود دارد و در فرآیندهای ویژه‌ای نقش دارد.
parao
پاراو به معنای موازی، به عملیاتی اشاره دارد که همزمان و در یک راستا انجام می‌شوند.
paraoperation
پاراآپریشن به معنای عملیات جانبی است که به منظور افزایش کارایی عمل اصلی صورت می‌گیرد.
parapaguridae
پاراپاگویدا خانواده‌ای از سخت‌پوستان است که در بیوتن‌های دریایی زندگی می‌کند.
paraparetic
پاراپارِتیک اصطلاحی است که برای توصیف افرادی که حرکات اندام‌های زیرینشان محدود شده است، به کار می‌رود.
parapathy
پاراپاتی، حالتی است که در آن فرد احساساتی را تجربه می‌کند که خارج از ادراکات عادی اوست.
parapathia
پاراپاتیا حالتی است که شامل تغییر در احساسات یا ادراکات فرد می‌شود.
parapdia
پاراپدیا به‌طور مشخص در مکالمات عادی استفاده نمی‌شود و بیشتر در محافل علمی بررسی می‌شود.
parapegm
پاراپگم اصطلاحی است که اغلب به متون فلسفی مرتبط است.