parapegma
پاراپگما به ایده‌ای از واقعیت‌های تعلیق شده اشاره دارد.
parapegmata
پاراپگما به‌صورت جمع، به چندین مورد از این مفهوم اشاره دارد.
paraperiodic
جدول یا ساختاری که ویژگی‌های دوره‌ها و عناصر را به گونه‌ای متفاوت از روش‌های مرسوم نشان می‌دهد.
parapetalous
خاصیتی که به گلبرگ‌های یک گل مربوط می‌شود که به شکلی غیرمعمول تنظیم شده‌اند.
parapeted
ساختمانی که دیوار یا نوار محافظتی در بالای آن وجود داشته باشد.
parapetless
به حالتی اطلاق می‌شود که دیواری بدون نوار یا دیواره محافظتی در بالای آن وجود داشته باشد.
paraphasic
گفتاری که شامل اشتباهات یا تغییرات غیرمعمول در زبان باشد.
paraphed
سندی که توسط طرفین امضا یا تأیید شده است.
paraphemia
پارافمی، یک اختلال کلامی است که به مشکل در بیان و ساخت جملات منجر می‌شود.
paraphenetidine
پارافنتیدین، یک ترکیب شیمیایی است که به عنوان پیش ساز در تحقیق و توسعه داروها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
paraphenylene
پارافنیلین، یک نوع ساختار شیمیایی است که در صنایع مختلف کاربرد دارد.
paraphenylenediamine
پارافنیلن دی آمین، یک ماده شیمیایی است که برای رنگ کردن مو و در تولید برخی محصولات آرایشی استفاده می‌شود.
parapherna
پارافرنا، به تمام وسایل و دارایی‌های شخصی که افراد دارند، اشاره می‌کند.
paraphernal
پارافرنال، به حقوق و مالکیت‌های شخصی و اموال مرتبط است.
paraphernalian
کالاهای جانبی و اضافی که به عنوان بخشی از یک مجموعه یا فعالیت استفاده می‌شوند.
paraphia
وضعیت روانی خاص که در آن فرد ممکن است تمایلات غیرمعمولی داشته باشد.
paraphiliac
شخصی که تمایلات یا رفتارهای غیرمعمول در روابط جنسی دارد.
paraphyllia
رفتارهای اضافی، غیرمعمول یا افراطی که توسط فرد انجام می‌شود.
paraphyllium
ساختاری در گیاه‌شناسی که به بخشی از گیاه اطلاق می‌شود.
paraphimosis
وضعیت پزشکی که در آن پوست ختنه‌گاه بر روی آلت تناسلی گیر افتاده باشد.
paraphing
پارافری کردن به معنای بازنویسی یک متن با استفاده از واژه‌ها و عبارات خود، به‌طوری‌که مفهوم اصلی حفظ شود.
paraphysate
پارافیسه کردن به معنای تشریح یا تفسیر نتیجه‌ها به شیوه‌ای است که فهم آنها آسان‌تر شود.
paraphysical
پارافیزیکی به مفهوم یا نظریه‌هایی اشاره دارد که فراتر از فیزیک کلاسیک قرار می‌گیرند و به ابعاد غیرمادی یا معنوی مربوط هستند.
paraphysiferous
پارافیزفرو به مواد یا سنگ‌هایی اشاره دارد که خاصیت‌های خاصی مرتبط با فیزیک را دارند.
paraphonia
پارافونیا به تغییرات غیرطبیعی صدا یا گفتار که ممکن است ناشی از اختلالات عصبی یا فیزیکی باشد، اشاره دارد.
paraphoniac
پارافونیاس به شخصی اطلاق می‌شود که به اختلالات گفتاری خاص دچار است.
paraphonic
پارافونیک به صداهایی اطلاق می‌شود که به صورت همزمان از چندین منبع یا صوت مختلف تولید می‌شوند.
paraphototropism
پارافوتوتروپیسم به پاسخ رشدی گیاهان در جهت منابع نوری اشاره دارد.
paraphragm
دیافراگم، عضله‌ای است که بین قفسه سینه و شکم قرار دارد و در فرآیند تنفس نقش اساسی دارد.
paraphrasable
قابل تکرار به جملاتی اطلاق می‌شود که می‌توان آن‌ها را به شکل‌های مختلف بیان کرد.
paraphrasia
پارافرازی به استفاده نادرست از واژه‌ها و عبارات اشاره دارد که ممکن است موجب سوء تفاهم شود.
paraphrasian
پارافراسی به فرایند بازنویسی یا تغییر ساختار یک متن بدون تغییر معنی اشاره دارد.
paraphrasist
پارافرایسست به شخصی اطلاق می‌شود که توانایی بازنویسی متن‌ها را دارد و می‌تواند مفاهیم را به صورت متفاوتی بیان کند.
paraphrast
پارافرایست به فردی گفته می‌شود که متون را به زبان دیگر یا به زبان ساده‌تری بازنویسی می‌کند.
paraphraster
پارافرایستر به فردی اطلاق می‌شود که با دقت و با استفاده از کلمات مختلف، متن‌ها را بازنویسی می‌کند.
paraphrastic
پارافرایستیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که با بازنویسی متون و بیان مجدد آن‌ها مرتبط است.
paraphrastical
پارافرایستیک به مفاهیم و روش‌هایی اشاره دارد که در بازنویسی و ساخت متن‌های جدید کاربرد دارند.
paraphrastically
پارافرایستیک به طور خاص به نحوه‌ی بازنویسی متن‌ها با هدف مشخص کردن مفاهیم اشاره دارد.
paraphrenia
پارافرنیا، نوعی اختلال روانی است که در آن فرد دچار توهمات و بی‌اشتهایی شدید می‌شود.
paraphrenic
پارافرنیک به شخصی اطلاق می‌شود که دچار پارافرنیا است و ممکن است رفتارهای غیرعادی نشان دهد.