معنی فارسی paraphiliac

B2

شخصی که تمایلات یا رفتارهای غیرمعمول در روابط جنسی دارد.

A person exhibiting paraphilic tendencies, often related to atypical sexual preferences.

example
معنی(example):

تمایل‌های پارافیلیک او موضوع نگرانی در درمان بود.

مثال:

His paraphiliac tendencies were a topic of concern in therapy.

معنی(example):

او برای پایان‌نامه‌اش رفتارهای پارافیلیک را مطالعه کرد.

مثال:

She studied paraphiliac behaviors for her dissertation.

معنی فارسی کلمه paraphiliac

: معنی paraphiliac به فارسی

شخصی که تمایلات یا رفتارهای غیرمعمول در روابط جنسی دارد.