pedantocratic
سیستم سیاسی یا اجتماعی که در آن قدرت در دست افراد مشخصی است که به علم و دانش به طور افراطی وابستهاند.
pedary
روش یا سبک آموزشی که بر مفاهیم آموزشی و اصول تکمیلی تأکید دارد.
pedarian
نسبت به نظرات و عقاید پدارانه، گاهی در نقد به معنی کهنه و غیرمدرن به کار میرود.
pedata
به ویژگی یا فرمی اطلاق میشود که در آن برگها دارای تقسیمات عمیق هستند.
pedate
به فرم یا ساختاری اطلاق میشود که در آن قسمتهای متفاوت به وضوح قابل تشخیصند.
pedated
به مجسمه یا شیئی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای پداتی و برجسته باشد.
pedately
به صورتی که از یک محور مرکزی تقسیم میشود، اشاره به گونهای از آرایش گیاهان دارد.
pedatifid
به برگهایی گفته میشود که دندانههای آنها به صورت طرهای و واگرا از هم هستند.
pedatiform
شکل خاصی از گیاه که شبیه به پا یا پدال است و در بعضی از گیاهان دیده میشود.
pedatilobate
به برگهایی اطلاق میشود که دارای لبههای دندانهدار هستند و شبیه به پا میباشند.
pedatilobed
به برگهایی اطلاق میشود که دارای تقسیمات مشخص و شبیه به پا هستند.
pedatinerved
به برگهایی اطلاق میشود که دارای رگبرگهای مشخص و تقسیمبندی شده هستند.
pedatipartite
پداتیپارتیت، اصطلاحی که به ساختاری اشاره دارد که به بخشهایی تقسیم شده و هر بخش میتواند بهطور جداگانه عمل کند.
pedatisect
پداتیسکت، فرآیند برش یا جدا کردن بخشی از یک شیء یا موجود.
pedatisected
پداتیسکت شده، به چیزی که به صورت جداگانه برش داده شده است اشاره دارد.
pedatrophy
پداتروفی، اشاره به یک وضعیت کاهش یا تنزل در یک منطقه یا سیستم است.
pedatrophia
پداتروفیا، حالتی که در آن تنزل یا کاهش در کیفیت یا عملکرد اکوسیستمها رخ میدهد.
pedder
پدر، شخصی که نقش راهنما یا هدایتکننده را دارد.
peddlar
پیاک، فروشندهای که کالاها را از درب به درب میفروشد.
peddleress
فروشنده زن، فروشندهای که کالاها را به صورت سیار میفروشد.
peddlery
فروشگاه یا مکان فروش کالاهای ارائه شده به صورت سیار.
peddleries
جمع فروشگاههای پیاکی، مکانهایی که در آنها کالاها به فروش میرسند.
peddlerism
عمل یا حرفه پیاکی، فروش کالا به صورت سیار.
pedee
پدی، نوعی اسباببازی یا وسیله برای سرگرمی کودکان.
pedelion
پدلیون، موجودی افسانهای که در داستانها و هنر به تصویر کشیده میشود.
pederastic
پدرستیک، که به روابط بین بزرگتر و جوانتر در تاریخ اشاره دارد.
pederastically
بهطور پدرستیک، که به اصطلاحات و روابط پدرستیک اشاره دارد.
pederasties
پدرستیاها، به روابطی بین بزرگتر و جوانتر در برخی فرهنگها اشاره دارد.
pederero
پدررو، هنرمندی که در زمینه مجسمهسازی یا هنرهای تجسمی فعالیت میکند.
pedeses
گردش کردن به دور موضوع یا مکان به صورت غیر مستقیم یا حرکتی بی هدف.
pedesis
پدسیس به معنای تفکرات فلسفی و مفهومی فوقالعاده در مورد حرکت و جا به جایی.
pedestrial
عادی و غیرقابل توجه، در نزدیکی و شناخت عمومی.
pedestrially
به طوری عادی و معمولی که به راحتی قابل درک باشد.
pedestrianism
پیادهروی به طور خاص به ورزش سیستماتیک و رقابتی اشاره دارد.
pedestrious
پیادهرو، به محیط یا مسیری گفته میشود که مخصوص پیادهروی است و عبور خودروها در آن مجاز نیست.
pedetentous
عجیب و غریب یا غیرمعمول، به موضوعات یا چیزهایی اشاره دارد که غیرعادی یا افراطی هستند.
pedetes
پدیتسها نوعی پستاندار کوچک و جهنده هستند که در برخی مناطق یافت میشوند.
pedetic
مربوط به محیط پیادهروی و مناسب برای عبور انسانها.