peleliu
جزیره‌ای در اقیانوس آرام که به خاطر تاریخ و جغرافیایش مشهور است.
peleng
نوعی ماهی که به دلیل رنگ‌های جذاب و رفتار جالبش شناخته می‌شود.
pelerin
نوعی پوشش یا شنل که معمولاً به صورت سنتی یا مذهبی استفاده می‌شود.
peletre
ابزاری که برای ایجاد جزئیات و بافت در هنرهای دستی استفاده می‌شود.
peleus
پلیوس، پدر آشیل و شخصیت مهمی در اسطوره‌های یونانی که در داستان‌های مختلف در کنار دیگر قهرمانان همچون جریس و پاتروکلس قرار می‌گیرد.
pelew
جزایر پلاو، گروهی از جزایر در اقیانوس آرام که بخشی از کشور پالا هستند و به زیبایی‌های طبیعی‌شان مشهورند.
pelfs
پلف، به معنای ثروت یا پولی است که به دست‌آوردن آن معمولاً از راه‌های غیرقانونی یا غیر اخلاقی انجام می‌گیرد.
pelias
پلیاس، پادشاه آرگو در اسطوره‌های یونانی که به خاطر تراژدی زندگی‌اش مشهور است و در داستان جیسون و آرگو قرار دارد.
pelicanry
پلیکانری، رشته‌ای علمی یا عملی است که به بررسی یا نگهداری از پلیکان‌ها و بهبود شرایط زندگی آنها می‌پردازد.
pelick
پلیک به معنای آوردن یا بازیابی اشیاء است؛ واژه‌ای قدیمی که در زبان‌های مختلف به کار می‌رود.
pelycogram
پلیکروگام، دیاگرامی است که به تصویر کشیدن و تشریح ویژگی‌های یک پلیکوساوار کمک می‌کند.
pelycography
پلیکروگرافی، علم مطالعه پلیکوساوارها و ویژگی‌های آنان می‌باشد.
pelycology
پلیکولوژی، رشته‌ای از علم است که به بررسی و شناخت پلیکوساوارها و زیستگاه‌های آن‌ها می‌پردازد.
pelicometer
پیلکومتر، ابزاری است که برای اندازه‌گیری ابعاد و ویژگی‌های پلیکوساوارها طراحی شده است.
pelycometer
پلیکومتر، ابزاری است که برای شناسایی و تحلیل انواع پلیکوساوارها و بقایای فسیلی آنها استفاده می‌شود.
pelycometry
پلیکومتری، علمی است که به اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل ویژگی‌های اسکلتی پلیکوساوارها می‌پردازد.
pelycosauria
پلیکوسوریا، گروهی از خزندگان اولیه که در دوره پالئوزوئیک زندگی می‌کردند و مرتبط با دایناسورها هستند.
pelycosaurian
صفتی که به پلیکوسوریا یا ویژگی‌های آنها اشاره دارد.
pelides
گروهی از موجودات که سازگاری‌های خاصی برای زندگی در محیط‌های گوناگون دارند.
pelidnota
گروهی از موجودات که به دلیل رفتارهای خاص خود، معمولاً در دسترس نیستند.
peliom
گونه‌ای از موجودات دریایی که به دلیل ویژگی‌های خاص خود، زندگی در عمق دریا را انتخاب کرده‌اند.
pelioma
موجوداتی که در اقیانوس‌ها زندگی کرده و برای اکوسیستم‌های دریایی اهمیت دارند.
peliosis
پلیوز به وجود آمدن نواحی خونریزی در بافت‌های بدن، به ویژه کبد، گفته می‌شود.
pelitic
پلیتیک به نوعی از سنگ‌های رسوبی اشاره دارد که عمدتاً از ذرات ریز و رس تشکیل شده‌اند.
pell
پِل به معنای جدا کردن پوست یا لایه خارجی چیزی است.
pellaea
پلایا به گروهی از سرخس‌ها اطلاق می‌شود که عموماً در مکان‌های سنگی و خشک یافت می‌شوند.
pellage
پلاژ به پوشش مویی یا پشم حیوانات اطلاق می‌شود که برای حفاظت از آن‌ها در برابر شرایط آب و هوایی استفاده می‌شود.
pellagragenic
پِلِاگراژِنیک به عواملی اطلاق می‌شود که باعث ایجاد بیماری پِلِاگرا در انسان می‌شوند.
pellagras
پلاگرا یک بیماری ناشی از کمبود ویتامین نیاسین (B3) است که علائمی چون بثورات پوستی و مشکلات گوارشی دارد.
pellagric
پلاگری به وضعیت یا عوارض ناشی از پلاگرا اشاره دارد که معمولاً با کمبود نیاسین همراه است.
pellagrin
پلاگرین به فردی اطلاق می‌شود که از بیماری پلاگرا رنج می‌برد.
pellagroid
پلاگروئید به شرایطی اطلاق می‌شود که علائم آن شبیه به پلاگرا است.
pellagrose
پلاگروز به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد دچار علائم مرتبط با پلاگرا است.
pellagrous
پلاگروس به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد دچار علائم پلاگرا است.
pellar
پلار کردن به معنای لایه‌برداری یا حذف یک بافت بالمقابل بافت دیگر به منظور رونمایی یا بهبود آن است.
pellard
پلار به معنای یك اثر هنری، معمولا در زمینهٔ تاریخ و فرهنگ، است که اهمیت فرهنگی را به تصویر می‌کشد.
pellas
پلاس به معنای قطعات کوچک و تزئینی است که می‌توانند برای زیبایی یا کاربردهای دیگر استفاده شوند.
pellate
تجدیدنظر مربوط به دادگاه‌ها و فرآیند بررسی دوباره پرونده‌های قانونی می‌باشد.
pellation
فرآیند تجدیدنظر شامل مراحلی است که در آن تصمیمات قانونی مورد بررسی و ارزیابی مجدد قرار می‌گیرند.
pellekar
پلکار به معنای شخصی است که در زمینهٔ صنایع دستی و هنرهای سنتی فعالیت دارد.