peripteries
پرپتری‌ها به طور عمده به نواری از ستون‌هایی اطلاق می‌شود که در اطراف یک معبد یا ساختار دیگر وجود دارد.
peripteroi
پرپتری‌ها شکل جمع پرپتر هستند و به نوار ستون‌ها اطلاق می‌شود که دور یک معبد احاطه شده است.
peripteros
پرپتر به ساختمان‌هایی گفته می‌شود که دارای ردیف‌هایی از ستون‌ها در اطراف خود هستند.
peripterous
پرپتر به معنای در برگیرنده ستون‌های احاطه‌کننده است، به ویژه در معماری.
peripters
پرپترها شکل جمع پرپتر هستند و به ساختمان‌هایی با ستون‌های احاطه‌کننده اشاره دارد.
periques
پرک به نوع خاصی از شکل یا موجود در هنر و ادبیات اشاره دارد.
perirectal
پرینکت، ناحیه‌ای است که اطراف مقعد را در بر می‌گیرد.
perirectitis
پرینکتیت، التهاب ناحیه اطراف مقعد است که ممکن است به علت عفونت یا سایر شرایط ایجاد شود.
perirenal
پرینال، اشاره به ناحیه‌ای اطراف کلیه‌ها دارد.
perirhinal
پرینیال، ناحیه‌ای در مغز است که به قشر مغز نزدیک است.
periryrle
پرینیریل، اصطلاح نامشخصی است که در علوم پزشکی معانی خاصی ندارد.
perirraniai
پرینرانیایی، اشاره به یک ناحیه آناتومیکی نادر دارد که اطلاعات کافی درباره آن در دسترس نیست.
perisalpingitis
پریسالپنجیت به التهاب بافت اطراف لوله‌های فالوپ، معمولاً به علت عفونت اشاره دارد.
perisarc
پریسارک به پوشش بیرونی ارگانیسم‌های کلونی گفته می‌شود.
perisarcal
به ساختارهای مرتبط با پریسارک اشاره دارد.
perisarcous
به ویژگی‌ها یا خصوصیات مرتبط با پریسارک اشاره دارد.
perisarcs
به مجموعه‌ای از پوشش‌های بیرونی موجودات کلونی اشاره دارد.
perisaturnium
به ساختاری نظری در اطراف سیاره زحل اشاره دارد.
periscian
پریسکیان، به مکان‌هایی اطلاق می‌شود که در آن نور خورشید به طور مستقیم نمی‌تابد و در نتیجه وضعیت نورگیری خاصی دارند.
periscians
پریسکیان ها، به افرادی اطلاق می‌شود که در مناطق پریسکیان زندگی می‌کنند و با شرایط خاص آنجا سازگار می‌شوند.
periscii
پریسکی، به مردمی اطلاق می‌شود که در مکان‌هایی با کمبود نور خورشید ه زندگی می‌کنند.
perisclerotic
پریسکلروتیک، به تغییرات و شرایطی در بافت اطلاق می‌شود که شامل سخت شدن یا سفت شدگی است.
periscopal
پریسکاپال، به خدمات یا فعالیت‌هایی در کلیسا یا معبد اطلاق می‌شود که مربوط به کلیسای پریسکاپال است.
periscopical
پریسکوپیک، به رویه‌ای اطلاق می‌شود که دید وسیعی را فراهم می‌کند، به ویژه در نظارت از زوایای خاص.
periscopism
دیدن از زوایای مختلف و فراتر از آنچه که در دسترس است.
periselene
نقطه‌ای که در آن یک شیء فضایی به نزدیک‌ترین فاصله به ماه می‌رسد.
perishability
ویژگی‌هایی که نشان می‌دهد یک ماده غذایی ممکن است به زودی خراب شود.
perishabilty
ویژگی‌هایی که نشان می‌دهد یک ماده غذایی ممکن است به زودی خراب شود.
perishableness
ویژگی‌هایی که نشان می‌دهد یک ماده غذایی ممکن است به زودی خراب شود.
perishably
به طور مرتبط با فاسد شدن و نیاز به نگهداری خاص.
perishingly
به شدت و به طریقی که ممکن است منجر به مرگ یا زوال شود.
perishless
بدون زوال یا فنا، همیشگی.
perishment
فرایند مردن، از بین رفتن یا زوال.
perisigmoiditis
التهاب بافت‌های اطراف سیگموئید روده بزرگ.
perisynovial
مرتبط با بافت‌های اطراف غشای سینوویال.
perisinuitis
التهاب بافت‌های اطراف سینوس‌ها.
perisinuous
پرسی‌سینوس، مربوط به لایه‌ای که سینوس‌ها را احاطه می‌کند.
perisinusitis
پرسی‌سینوزیت، التهاب بافت‌های اطراف سینوس‌ها.
perisystole
پرسی‌سیستول، مربوط به انقباض در قلب.
perisystolic
پرسی‌سیستولیک، مربوط به فاز انقباض قلب.