peristaltic
پریستالیتیک، مربوط به نوعی حرکت انقباضی و موجی که در عضلات مشاهده می‌شود.
peristaltically
به صورت پریستالیتیک، به معنی حرکت مواد غذایی یا مایعات در راستای انقباضات متناوب عضلانی.
peristaphyline
پریستافین، مربوط به نوعی دارو یا مواد شیمیایی که تأثیر خاصی بر بدن دارند.
peristaphylitis
پریستافیلیت، التهاب ناشی از عفونت‌های باکتریایی استافیلوکوک.
peristele
پرستله، یک ویژگی معماری که معمولاً در اطراف ساختمان‌های مذهبی وجود دارد.
peristerite
پرستریت، یک ماده معدنی که به دلیل ساختار بلوری خاصش شناخته می‌شود.
peristeromorph
پرستیرومورف، طراحی یا شکلی که شبیه کبوتر باشد.
peristeromorphae
پرستیرومورفایه، شامل گونه‌هایی که ویژگی‌های کبوتر مانند دارند.
peristeromorphic
پرستیرومورفیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به کبوتر شبیه هستند.
peristeromorphous
پرستیرومورفوس به اشکالی اشاره دارد که شبیه کبوتر هستند.
peristeronic
مربوط به کبوتر یا ویژگی‌های آن، به ویژه در زمینه‌های هنری و معماری.
peristerophily
عشق یا تحسین به کبوترها، مخصوصاً در جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی.
peristeropod
موجودی که به کبوترها شبیه است، معمولاً در زمینه زیست‌شناسی.
peristeropodan
حیوانی با ویژگی‌های مرتبط به کبوتر، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی.
peristeropode
یک موجود یا نوع مرتبط با کبوتر، مخصوصاً در تحقیقات علمی.
peristeropodes
گروه یا مجموعه‌ای از موجودات مرتبط با کبوترها.
peristeropodous
پرستروپودوس، به موجودات پرندگانی اشاره دارد که دارای پاهای خاصی هستند.
peristethium
پرستیثیوم، به معنای مکانی در بدن است که برای حرکت عضلات ضروری است.
peristylar
پرستیلا به فضایی اشاره دارد که با ستون‌ها احاطه شده باشد.
peristylium
پرستیلیوم به عنوان یک فضای باز محصور با ستون‌ها در معماری رومی شناخته می‌شود.
peristylos
پرستیلوس به یک فضای باز مشخص در معماری اشاره دارد که با ستون‌ها احاطه شده است.
peristylum
پرستیلوم به بخشی اشاره دارد که با ستون‌ها احاطه شده و به عنوان فضای عمومی استفاده می‌شود.
peristole
پریستول، قسمتی از گل که تخمدان را احاطه می‌کند و حاوی ساختارهای خاصی است.
peristoma
پریستوم، دهانه‌ای است که در برخی نوع خزه‌ها وجود دارد و امکان خروج هاگ‌ها را فراهم می‌کند.
peristomal
پریستومال، مربوط به قسمت‌های دهانی یا پریستوم است که در فرآیندهای مختلف گیاهی نقش دارد.
peristomatic
پریستوماتیک، مربوط به ویژگی‌ها یا ساختارهای اطراف دهانه‌ها و ورودی‌های زیستی.
peristomial
پریستومیال، مربوط به خصوصیات مرتبط با پریستوم و ساختارهای آن.
peristomium
پریستومیم، ساختاری است که در مراحل خاصی از رشد گیاهان نقش دارد.
peristrephic
حرکت یا ترجیع در جهت گشتن به دور یک محور، به‌خصوص در مورد چرخ یا اجسام گردان.
peristrephical
مربوط به یا توصیف‌کننده حرکات گردانی در اطراف یک محور.
peristrumitis
التهاب یا عفونت در ناحیه‌ای خاص که باعث درد یا ناراحتی می‌شود.
peristrumous
ویژگی‌هایی که مربوط به یا شبیه به پرستریوموس هستند.
perit
محیط یا زمینه‌ای که یک موضوع خاص در آن بررسی می‌شود.
peritcia
مهارت و توانایی در انجام کارها، به ویژه در زمینه‌های خاص.
perite
پریته، یک ساختار سلولی خاص که در برخی گونه‌های گیاهی و جانوری یافت می‌شود.
peritectic
پریتکتیک به حالتی در آلیاژها اطلاق می‌شود که در آن با افزایش دما، یک فاز مایع جدید ایجاد می‌شود.
peritendineum
پریتن دینوم، بافتی است که تاندون‌ها را احاطه کرده و آن‌ها را محافظت می‌کند.
peritenon
پریتنون، لایه‌ای است که دور تاندون‌ها را می‌پوشاند و از آن‌ها حمایت می‌کند.
perithece
پریته‌س، ساختاری است که هاگ‌ها در آن نگهداری می‌شوند و معمولاً در قارچ‌ها یافت می‌شود.
perithecial
پریته‌سیال به قارچ‌هایی اطلاق می‌شود که ساختاری به نام پریته‌س دارند.