معنی فارسی peristomial

B1

پریستومیال، مربوط به خصوصیات مرتبط با پریستوم و ساختارهای آن.

Relating to the characteristics or features of the peristome.

example
معنی(example):

ویژگی‌های پریستومیال در طول رشد خزه مشاهده می‌شود.

مثال:

The peristomial characteristics are observed during the growth of moss.

معنی(example):

پژوهشگران ویژگی‌های پریستومیال را در مطالعات خود مستند کردند.

مثال:

Researchers documented peristomial traits in their studies.

معنی فارسی کلمه peristomial

: معنی peristomial به فارسی

پریستومیال، مربوط به خصوصیات مرتبط با پریستوم و ساختارهای آن.