معنی فارسی peristomatic

B1

پریستوماتیک، مربوط به ویژگی‌ها یا ساختارهای اطراف دهانه‌ها و ورودی‌های زیستی.

Pertaining to the structures surrounding a mouth or opening in biological contexts.

example
معنی(example):

ساختار پریستوماتیک در خزه به پراکندگی هاگ کمک می‌کند.

مثال:

The peristomatic structure in moss helps with spore dispersal.

معنی(example):

او به مطالعه سازگاری‌های پریستوماتیک در گونه‌های مختلف گیاهان پرداخت.

مثال:

He studied the peristomatic adaptations in various species of plants.

معنی فارسی کلمه peristomatic

: معنی peristomatic به فارسی

پریستوماتیک، مربوط به ویژگی‌ها یا ساختارهای اطراف دهانه‌ها و ورودی‌های زیستی.