peroratorical
پروراتوریکال به معنای مربوط به خطابه یا سخنرانی است که به صورت رسمی و با بلاغت انجام میشود.
peroses
پرواسیس به معنای یک بیماری نادر است که معمولاً به اختلال در سلولهای خونی اشاره دارد.
perosis
پرواسیس به اختلالات بالینی پیوند میشود که غالباً در زمینههای خاص بیمارستانی بررسی میشوند.
perosmate
پرواسمیت به عنوان یک ترکیب شیمیایی در علوم زیستی و شیمیایی شناخته میشود.
perosmic
پرواسمیک به ویژگیها یا ترکیباتی اطلاق میشود که در زمینههای خاص شیمی و مواد کاربرد دارند.
perosomus
پروسوموس، نوعی ماهی که معمولاً در آبهای شیرین زندگی میکند.
perotic
استخوان پِروتیک، استخوانی در جمجمه که جزئیات خاصی از جمجمه را تشکیل میدهد.
peroxy
پراکسیدها، ترکیبات شیمیایی که دارای اکسیژن بیشتری نسبت به حالت عادی هستند.
peroxyacid
پراکسیدیک اسید، نوعی اسید که در آن یک گروه پراکسید وجود دارد.
peroxyborate
پروکسید بور ترکیب شیمیایی است که دارای گروههای پراکسید و بور در ساختار خود است.
peroxid
پراکسید، ترکیب شیمیایی حاوی دو اتم اکسیژن به هم پیوسته است.
peroxidate
پرکسیده کردن به عمل اضافه کردن پراکسید به یک ترکیب شیمیایی گفته میشود.
peroxidation
پرکسیداسیون به فرایندی اطلاق میشود که در آن پراکسیدها به ترکیبات مختلف اضافه یا در آنها تشکیل میشود.
peroxidic
پرکسیدیک به ترکیباتی گفته میشود که حاوی پراکسید هستند.
peroxidicperoxiding
پرکسیدیکپرکسیزدن به فرایندی اطلاق میشود که شامل اضافه کردن یا ترکیب پراکسیدهای پرکسیدیک است.
peroxidize
پرکسیده کردن به عمل افزودن پراکسید به یک محلول یا ترکیب اشاره دارد.
peroxidized
پرکسیدهشده به مادهای اطلاق میشود که تحت تأثیر پراکسید قرار گرفته است.
peroxidizement
پرواکسیدیزمانت، به معنای افزودن پراکسید به یک ماده برای افزایش واکنشپذیری آن میباشد.
peroxidizing
پراکسیدیزه کردن به معنای اضافه کردن پراکسید به یک ماده برای افزایش واکنش شیمیایی آن میباشد.
peroxids
پراکسیدها ترکیبات شیمیایی هستند که شامل گروه -O-O میباشند و معمولاً خواص اکسیدکنندگی دارند.
peroxyl
پراکسیل، نوعی رادیکال آزاد است که شامل یک اتم اکسیژن و یکی دیگر از اتمهای اکسیژن است که در واکنشهای شیمیایی شرکت میکند.
peroxisomal
پراکسیزومال به ساختارها و کارکردهای مرتبط با پراکسیزومها در سلولها اشاره دارد.
perozonid
پراوزونید، ترکیبی است که شامل اوزون و دیگر مولکولها میباشد که در شیمی کاربرد دارد.
perozonide
پروژنید یک نوع ترکیب شیمیایی است که در واکنشهای مربوط به اوزون به وجود میآید و به عنوان یک واسطه در واکنشهای شیمیایی عمل میکند.
perpended
پرپند کردن به معنای قرار دادن چیزی در وضعیت عمود یا درست است.
perpendicle
پرپندیکول به معنای خطی است که به صورت عمود بر خط دیگر قرار دارد.
perpendicularly
به صورت عمود، به گونهای اشاره دارد که دو چیز به یکدیگر در زاویه 90 درجه متصل میشوند.
perpendicularness
عمود بودن به وضعیت یا ویژگی دو خط یا سطح که به یکدیگر در زاویه 90 درجه متصل میشوند، اشاره دارد.
perpending
در انتظار بودن، حالت یا وضعیتی که در آن شخص به انتظار چیزی نشسته است.
perpense
بررسی و دقت نظر در مورد موضوعی قبل از تصمیمگیری یا صحبت.
perpension
علاقه یا گرایش به چیزی، به ویژه در مورد دقت و جزئیات.
perpensity
تمایل یا گرایش به سمت رفتار یا عمل خاصی.
perpent
مسئلهای که به آسانی حل نمیشود و ادامه دارد.
perpents
اشکالی که به خاطر الگو یا شکل خاصی ایجاد میشوند.
perpera
پرپرا، رنگی زنده و روشن که در نقاشیها و طبیعت دیده میشود.
perperfect
پرپرفکت، اصطلاحی است که برای توصیف چیزی که به طور کامل بینقص است استفاده میشود.
perpession
پرپشن، تصویری یا برداشت از یک موقعیت یا موضوع خاص.
perpet
پرپت، ادامه یا حفظ یک سنت یا میراث.