معنی فارسی perpendicle

B1

پرپندیکول به معنای خطی است که به صورت عمود بر خط دیگر قرار دارد.

A line that is perpendicular to another line.

example
معنی(example):

یک خط پرپندیکول خط دیگری را در زاویه 90 درجه ملاقات می‌کند.

مثال:

A perpendicle line meets another line at a 90-degree angle.

معنی(example):

برای پیدا کردن پرپندیکول در مثلث، باید ارتفاع را رسم کنید.

مثال:

To find the perpendicle in the triangle, you need to draw the altitude.

معنی فارسی کلمه perpendicle

: معنی perpendicle به فارسی

پرپندیکول به معنای خطی است که به صورت عمود بر خط دیگر قرار دارد.