phacoglaucoma
فاکوگلکوم، گونهای از گلوکوم است که ممکن است پس از جراحی کاتاراکت ایجاد شود.
phacoid
فاکوئید به توصیف ساختارهایی میپردازد که شبیه به عدسی هستند.
phacoidal
فکوی، مربوط به یا شبیه به شکل یک لنز یا جایگزین قشری.
phacoidoscope
فکویاسکوپ، ابزاری برای مشاهده ساختارهای چشم با جزئیات دقیق.
phacolysis
فکولیز، فرآیند درمانی برای شکستن عدسی کدر در چشم.
phacolite
فکولیت، نوعی معدنی است که معمولا در شرایط خاص زمینشناسی تشکیل میشود.
phacolith
فکولیت، ساختاری معدنی که در زمینشناسی مشخص شده است.
phacomalacia
فکومالاسی، نرم شدن عدسی چشم که میتواند بر بینایی تأثیر بگذارد.
phacometer
فاکومتر، ابزاری برای اندازهگیری ضریب شکست و ویژگیهای نوری لنزها است.
phacopid
فکاپید، یک نوع آرتروپود دریایی که صدها میلیون سال پیش زندگی میکرد و مشخصههای خاصی داشت.
phacopidae
فکاپیدا خانوادهای از تریلوبیتها هستند که در دوران کامبرین و Ordovician وجود داشتهاند.
phacops
فکاپس یک ژنوس تریلوبیت است که در دورانهای زمینشناسی قدیمی زندگی میکرده است.
phacosclerosis
فکوسکلروز به شرایطی اطلاق میشود که در آن لنز چشم به تدریج سخت میشود.
phacoscope
فاکوسکوپ ابزاری پزشکی است که برای بررسی و ارزیابی وضعیت لنز چشم استفاده میشود.
phacotherapy
فتوتراپی یا فیکو درمان عیوب بینایی با استفاده از تکنولوژی پیشرفته جراحی چشم.
phaedo
فايدو یکی از گفتارهای افلاطون است که به مسایل فلسفی مانند روح و جاودانگی میپردازد.
phaedra
فایدرا شخصیتی در اساطیر یونان است که با موضوعات عشق و خیانت مرتبط است.
phaeism
فااسیسم سیستم فلسفیای است که بر اساس باورها و اصول خاصی بنا شده است.
phaelite
فائلت نوعی سنگ آتشفشانی که در شرایط ویژهای formed میشود.
phaenanthery
فناهنتری مفهومی است که در علم گیاهشناسی برای طبقهبندی گیاهان به کار میرود.
phaenantherous
فانانترس به گیاهانی اطلاق میشود که در آنها ساختار گل به صورت ویژهای شکل گرفتهاند.
phaenogam
فانوگام به گیاهانی اطلاق میشود که تولید مثل آنها از طریق دانهها انجام میشود.
phaenogamia
فانوگامیا به علم مطالعه گیاهانی اطلاق میشود که از طریق دانه تولید مثل میکنند.
phaenogamian
فانوگامین به رویکردها و مسائل مرتبط با گیاهان دانهزا اشاره دارد.
phaenogamic
فانوگامیک به ویژگیهای مربوط به گیاهان دانهزا اشاره دارد.
phaenogamous
فانوگاموس به گیاهانی اطلاق میشود که از طریق دانه تولید مثل میکنند.
phaenogenesis
پایننوجنسیس به معنای زایش یا تولد پدیدهها است و در زمینههای علمی مختلف بررسی میشود.
phaenogenetic
پایننوجنتیک به عواملی اشاره دارد که بر رشد و تحول پدیدهها تأثیر میگذارند.
phaenology
پاینانولوژی علمی است که به مطالعه پدیدههای طبیعی و زمانبندی آنها میپردازد.
phaenological
پاینانولوژیک به ویژگیها و فرآیندهای مربوط به مطالعه رویدادهای زیستی اشاره دارد.
phaenomenal
فوقالعاده به معنای بسیار شگفتانگیز و برجسته است.
phaenomenism
پدیدهگرایی نظریهای است که به اهمیت و تجربیات پدیدهها توجه دارد.
phaenomenon
پدیده، یک واقعه یا حالت قابل مشاهده که در طبیعت یا زندگی روزمره رخ میدهد.
phaenozygous
فنوژنوژیک به ویژگیهای ظاهری و فنوتیپیک مربوط به یک موجود زنده اشاره دارد.
phaeochrous
فایوخرس به رنگهای تیره و متمایل به قهوهای یا سیاه اشاره دارد.
phaeodaria
فایوداریا به گروهی از پروتستهای دریایی با اسکلت سیلیکایی اطلاق میشود.
phaeodarian
فایودار به یکی از اعضای گروه پروتستهای دریایی اشاره دارد که اسکلت سیلیکای بسته دارند.
phaeomelanin
فایوملانین نوعی ملانین است که در رنگ دانههای روشن در موجودات زنده نقش دارد.
phaeophycean
فائو فیسیان به گروهی از جلبکها اطلاق میشود که در اقیانوسها زندگی میکنند و معمولاً رنگ قهوهای دارند.
phaeophyceous
فائو فیسیوس به جلبکهایی اطلاق میشود که به گروه جلبکهای قهوهای تعلق دارند.