phycocyanogen
فیلوسیانوجن، رنگدانه‌ای طبیعی که در جلبک‌ها وجود دارد و برای تولید رنگ‌های غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
phycocolloid
فیلوکولوئید، مواد ژل‌مانند حاصل از جلبک‌ها که در صنایع مختلف به کار می‌روند.
phycodromidae
فیلوکودومیدا، خانواده‌ای از جلبک‌های خاص که شامل گونه‌های مختلف است.
phycography
فیلوگرافی، علم مستند کردن و بررسی اعماق جلبک‌ها و زیستگاه‌های آن‌ها می‌باشد.
phycological
علم مطالعه تأثیرات روانی و عاطفی که رنگ‌ها بر روی انسان دارند.
phycologist
شخصی که به مطالعه جلبک‌ها و دیگر موجودات زنده می‌پردازد.
phycomyces
یک نوع قارچ که در محیط‌های مرطوب و تاریک رشد می‌کند.
phycomycetous
طبقاتی از قارچ‌ها که به جلبک‌ها و قارچ‌های مشابه وابسته هستند.
phycophaein
رنگ‌دانه‌ای که در جلبک‌ها و گیاهان مشابه وجود دارد.
phycoxanthin
رنگدانه‌ای که به جلبک‌ها و برخی گیاهان رنگ سبز می‌دهد.
phycoxanthine
پیکوکسنتین، ترکیبی شیمیایی است که عمدتاً در جلبک‌های دریایی مشاهده می‌شود و ممکن است خواص مفیدی برای سلامتی داشته باشد.
phidiac
فیدیاک، واژه‌ای تخصصی است که در علوم مختلف کاربرد دارد.
phidian
فیدیان به سبک خاصی از هنر کلاسیک اشاره دارد که در آن دقت و زیبایی‌شناسی بر روی جزئیات مجسمه‌ها تأکید دارد.
phies
فای، اشاره به جنبه‌ها یا ویژگی‌های خاص فرهنگی یا اجتماعی در جوامع مختلف دارد.
phigalian
فیدگالی به اماکن تاریخی اشاره دارد که نشان‌دهنده سبک‌های معماری قدیمی و مشخصات فرهنگی است.
phygogalactic
فیزیک که به مطالعه تعاملات میان فیزیک و کیهان‌شناسی پرداخته و به درک بهتری از جهان کمک می‌کند.
philabeg
فیلا بگ، نوعی کوتاه کلت سنتی اسکاتلندی است که معمولاً در مراسم‌های خاص و جشن‌ها پوشیده می‌شود.
philabegs
فیلا بگ‌ها، جمع کلمه فیلا بگ، نوعی کیلت سنتی اسکاتلندی هستند که معمولاً در جشن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.
phylacobiosis
فیلاکو بیوسیس به وضعیتی اطلاق می‌شود که ارگانیسم‌ها به صورت متقابل از یکدیگر محافظت می‌کنند.
phylacobiotic
فیلاکو بیوتیک به تعاملات بیولوژیکی اشاره دارد که در آن ارگانیسم‌ها از همدیگر حمایت می‌کنند.
phylacteric
فیلاکتریک به اشیاء مذهبی اطلاق می‌شود که در آیین‌های خاص دینی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
phylacterical
فیلاکتریکال به جنبه‌های مذهبی و معنوی مربوط به اشیاء یا مراسم خاص اشاره دارد.
phylacteried
فیلکتری، به معنای پوشیدن نوارهای مخصوص در نماز یهودی برای پاک‌سازی روح و تمرکز بر دعا.
phylacterize
فیلکتری شدن، به معنای استفاده از نوارهای مخصوص در دعاهای یهودی.
phylactic
پیشگیرانه، به معنی اقداماتی برای جلوگیری از وقوع یک مشکل یا بیماری.
phylactocarp
فیلاکتوکارپ، بخشی از گیاهان که در تولیدمثل و توسعه بذرها مشارکت دارد.
phylactocarpal
فیلاکتوکارپال، مربوط به ساختارهای فیلاکتوکارپی در گیاهان.
phylactolaema
فیلاکتولما، نوعی موجود زنده که در اکوسیستم‌های آب شیرین نقش دارد.
phylactolaemata
فیلکتولاامت، یک رده از جانوران آبی از زیرشاخه براکیوپودا که به وسعت در آبهای شیرین یافت می‌شوند.
phylactolaematous
فیلکتولاامتوس به ویژگی ها و خصوصیات موجودات متعلق به رده فیلکتولاامتا اشاره دارد.
phylactolema
فیلکتولما ممکن است به یک جنس خاص از براکیوپودها اشاره کند که در آبهای شیرین زندگی می کنند.
phylactolemata
فیلکتولما یک گروه از بی مهرگان آبی است که در اکوسیستم های آب شیرین زندگی می کنند.
philadelphy
فیلادلفی به معنای دوستی و برادری در میان افراد و به طور کلی مفهوم عشق انسانی در نظر گرفته می‌شود.
philadelphia
فیلادلفیا شهری در ایالت پنسیلوانیا واقع در ایالات متحده است که به دلیل تاریخ غنی و فرهنگ خود شناخته می‌شود.
philadelphianism
فیلاادلپیانیسم، به معنای فرهنگ و ارزش‌های مرتبط با شهر فیلادلفیا و ساکنان آن است.
philadelphite
فیلاادلپیت، نوعی معدنی است که مشخصات خاصی دارد و در فیلادلفیا یافت می‌شود.
phylae
فیله، جمع فایلم است، که در مبحث طبقه‌بندی موجودات زنده به کار می‌رود.
philalethist
فیلا لتھیست به افرادی اطلاق می‌شود که حقیقت را دوست دارند و در جستجوی آن هستند.
philamot
فیلاموت به مطالعه زبان‌ها و منشاء آن‌ها به‌ویژه در زمینه زبان‌شناسی اشاره دارد.
philanthid
فیلا نثید، نام گروهی از زنبورها است که به خاطر ویژگی‌های خاصشان شناخته می‌شوند.