phytoecological
فیتوکلینیکی به مطالعه تعاملات گیاهان در اکوسیستم‌ها و تأثیرات محیطی بر آنها اشاره دارد.
phytoecologist
فیتوکلینیک به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه تعاملات گیاهان و اکوسیستم‌ها می‌پردازد.
phytoflagellata
فیتوفلاژلا به نوعی از پروتیست‌های تخم‌گذ اده با فلاژل و کلروپلاست‌ها اطلاق می‌شود.
phytoflagellate
فلاژله‌دار گیاهی به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای فلاژل هستند و به عنوان گیاهان میکروسکوپی طبقه‌بندی می‌شوند.
phytogamy
فیتوگامی به مطالعه و بررسی روش‌های مختلف تکثیر گیاهان اطلاق می‌شود.
phytogenesis
فیتوژنز به فرآیند و مکانیسم‌های پیدایش و تحول گیاهان اطلاق می‌شود.
phytogenetical
فیتوژنتیکال به مطالعه و تحلیل تکامل و تاریخچه گیاهان اشاره دارد.
phytogenetically
به شیوه‌ای که به تکامل گیاهان در طول زمان مربوط می‌شود.
phytogeny
فیتوژنی به مطالعه تکامل و ریشه‌شناسی گیاهان اشاره دارد.
phytogenic
فیتوژنیک به مواد و ویژگی‌های مربوط به گیاهان اشاره دارد.
phytogenous
فیتوژنز به مواد و ترکیباتی اشاره دارد که از گیاهان به دست می‌آید.
phytogeographer
فیتوجغراف‌دان به فردی گفته می‌شود که به مطالعه پراکنش گیاهان در مناطق مختلف می‌پردازد.
phytogeographic
فیتوژئغرافی، علمی که به مطالعه توزیع جغرافیایی گیاهان و روابط آن‌ها با محیط زیست می‌پردازد.
phytogeographical
فیتوژئغرافیک، مربوط به توزیع جغرافیایی گیاهان و بررسی آن‌ها.
phytogeographically
به لحاظ فیتوژئغرافیک، مربوط به توزیع جغرافیایی گیاهان.
phytoglobulin
فیتوگلوبولین، پروتئینی که در گیاهان وجود دارد و در فرآیندهای مختلف نقش ایفا می‌کند.
phytognomy
فیتوگنومی، علمی که به مطالعه و طبقه‌بندی نوع‌های مختلف گیاهان می‌پردازد.
phytograph
فیتوگراف، تصویری از توزیع و ویژگی‌های گیاهان.
phytographer
گیاه‌نگار به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه و بررسی گیاهان و طبقه‌بندی آنها می‌پردازد.
phytography
گیاه‌نگاری به فرآیند مستندسازی و طبقه‌بندی گونه‌های گیاهی و توصیف محیط‌های طبیعی آنها اشاره دارد.
phytographic
گیاه‌نگاری به ویژگی‌ها و جزئیات بصری مرتبط با گیاهان و توانایی بیان آن در آثار هنری یا علمی اطلاق می‌شود.
phytographical
مطالعات گیاه‌نگاری به تحلیل و بررسی دقیق و عمیق از گیاهان و اکوسیستم‌های آنان اشاره دارد.
phytographist
گیاه‌نگار به فردی اطلاق می‌شود که در تهیه تصاویر و توصیف‌های گیاهی فعالیت می‌کند.
phytohormone
هورمون‌های گیاهی ترکیبات شیمیایی هستند که بر رشد و رفتار گیاهان تأثیر می‌گذارند.
phytoid
فیتوئید به ویژگی‌ها و صفات گیاهان اشاره دارد که به آنها امکان می‌دهد تا در محیط‌های خاص بهتر سازگار شوند.
phytokinin
فیتوکینین هورمونی است که در گیاهان باعث تقسیم سلولی و رشد می‌شود.
phytol
فیتول یک ترکیب آلی است که بخشی از ساختار کلروفیل گیاهان است.
phytolacca
فیتولاکا یک جنس از گیاهان است که شامل گونه‌هایی با میوه‌های خوراکی و سمی می‌باشد.
phytolaccaceae
فیتولاکاسی خانواده‌ای از گیاهان است که شامل فیتولاکا و چندین گونه دیگر می‌شود.
phytolaccaceous
فیتولاکاسی به گیاهانی اشاره دارد که متعلق به خانواده فیتولاکاسی هستند.
phytolatry
فیتولاتری، نوعی پرستش است که در آن گیاهان مورد احترام و عبادت قرار می‌گیرند.
phytolatrous
فیتولاتری، صفتی است برای توصیف فعالیت‌ها یا اشخاصی که به پرستش گیاهان می‌پردازند.
phytolite
فیتولیت، به مواد گیاهی فسیل شده اشاره دارد که در شرایط خاص تشکیل می‌شود.
phytolithology
فیتولیتولوژی، شاخه‌ای از علم است که به مطالعه فیتولیت‌ها می‌پردازد.
phytolithological
فیتولیتولوژیک، صفتی است که به مطالعه فیتولیت‌ها و ویژگی‌های آن‌ها مربوط می‌شود.
phytolithologist
فیتولیت‌شناس، پژوهشگری است که در زمینه فیتولیت‌ها تحقیق می‌کند.
phytology
گیاهشناسی، علمی است که به مطالعه و بررسی ویژگی‌ها، رفتار و ارتباطات گیاهان می‌پردازد.
phytologic
مربوط به زمینه یا علم گیاهشناسی و فعالیت‌های آن.
phytological
مربوط به علم گیاهشناسی و مطالعات آن.
phytologically
به شیوه‌ای که به گیاهشناسی مربوط می‌شود.