photomezzotype
فتومزوتایپ، نوعی تکنیک چاپ که کیفیت تصویر را با استفاده از نور افزایش می‌دهد.
photomicrogram
فتومیکروگرام، تصویر میکروسکوپی است که توسط کادر دوربین میکروسکوپ گرفته می‌شود.
photomicrographer
فتومیکروگراف، فردی است که به عکاسی از اشیاء در زیر میکروسکوپ می‌پردازد.
photomicrography
فتومیکروگرافی، فرایند عکاسی از اشیاء کوچک از طریق میکروسکوپ.
photomicrographic
فوتومیکروگرافی به معنی عکاسی از میکروساختارها به کمک میکروسکوپ است.
photomicrographical
فوتومیکروگرافیک، مربوط به شیوه و فرآیند عکاسی از میکروساختارها با استفاده از میکروسکوپ است.
photomicrographically
فوتومیکروگرافیک به صورت قید، به معنای انجام کاری به شیوه‌ فوتومیکروگرافیک است.
photomicroscope
میکروسکوپ فوتو، میکروسکوپی است که به عکاسی از نمونه‌ها به‌طور همزمان می‌پردازد.
photomicroscopy
فتومیکروسکوپی به مطالعه با استفاده از میکروسکوپ‌های تصویری اشاره دارد.
photomicroscopic
فوتومیکروسکوپی به صفت‌هایی اطلاق می‌شود که به استفاده از میکروسکوپی براساس تصاویر مربوط است.
photomorphogenic
پدیده‌ای که در آن رشد و توسعه گیاهان به شدت تحت تأثیر نور قرار می‌گیرد.
photomorphosis
تغییرات ساختاری گیاهان که به دلیل نور به وجود می‌آید.
photonasty
حرکت یا تغییرات در گیاهان که به تغییرات نور مربوط می‌شود.
photonastic
حالت یا ویژگی گیاهانی که به تغییرات نور واکنش نشان می‌دهند.
photonephograph
دستگاهی برای تصویربرداری از اندام‌های حساس به نور.
photonephoscope
ابزاری برای مشاهده تأثیرات نور بر روی ساختارهای جاندار.
photoneutron
فوتونیوترون، نوترون تشکیل‌شده توسط جذب یک فوتون و در نتیجه آزادسازی از هسته می‌باشد.
photonic
فوتونیک به استفاده و کنترل فوتون‌ها، به ویژه در علوم و فناوری‌ها اشاره دارد.
photonosus
فوتونوس به وضعیتی اشاره دارد که تعامل فوتون‌ها با ماده را بررسی می‌کند.
photonuclear
فوتونیک هسته‌ای به واکنش‌های هسته‌ای که توسط فوتون‌ها تحریک می‌شود، اشاره دارد.
photooxidative
فتواکسیداتیو به استرس شیمیایی اشاره دارد که ناشی از نور و اکسیژن است.
photopathy
فتوپاتی به بیماری‌های ایجاد شده به وسیله نور اشاره دارد.
photopathic
فوتوپاتیک به ویژگی‌ها و رفتارهایی اشاره دارد که به نور حساس هستند و در پاسخ به نور تغییر می‌کنند.
photoperceptive
فوتوپرسپتیو به توانایی تشخیص و حس نور اشاره دارد.
photoperimeter
فوتوپری‌متر ابزاری است که برای اندازه‌گیری شدت نور در یک محیط به کار می‌رود.
photoperiodic
فوتوپریودیک به ویژگی گیاهان و حیواناتی اشاره دارد که برای فعالیت‌های خاص به طول روز و شب وابسته هستند.
photoperiodically
فوتوپریودیک به معنای وابستگی به طول روز و شب برای انجام فعالیت‌ها است.
photophane
فوتوفن به هر منبع نوری اطلاق می‌شود که نور را در تاریکی تولید می‌کند.
photophygous
فوتوفیگو به گیاهانی اطلاق می‌شود که در محیط‌های روشن و پرنور بهتر رشد کرده و سازگاری بیشتری دارند.
photophile
فوتوفیل به گیاهانی گفته می‌شود که به نور علاقه دارند و در شرایط روشن بهتر رشد می‌کنند.
photophily
فوتوفیلی به تمایل و نیاز بعضی از موجودات به نور اشاره دارد.
photophilic
فوتوفیلیک به گیاهانی اطلاق می‌شود که به شرایط نوری خوب و روشن نیاز دارند.
photophilous
فوتوفیلاس به موجوداتی اشاره دارد که در شرایط نوری صحبت می‌کنند و ترجیح دارند در نور زندگی کنند.
photophysical
فوتوفیزیکی به جنبه‌هایی از علم اشاره دارد که به نور و تأثیرات آن بر ماده مربوط می‌شود.
photophysicist
فتو فیزیک‌دان، شخصی که در زمینه‌ی تعامل نور و ماده و اثرات آن در علوم مختلف مطالعه می‌کند.
photophobe
فتو فوب، شخصی که به نور حساس است و از آن دوری می‌کند.
photophobous
فتو فوبوس، اصطلاحی برای توصیف موجوداتی که از نور دوری می‌کنند.
photophone
فتو فون، دستگاهی که برای انتقال صدا از نور استفاده می‌کند.
photophony
فتو فونی، فرایند انتقال صدا با استفاده از امواج نوری.
photophonic
فتو فونیک، مربوط به فناوری‌هایی که صدا را با استفاده از نور انتقال می‌دهند.