possodie
واژه‌ای که به معنای خاصی به کار می‌رود و عمدتاً در زمینه‌های خاص استفاده می‌شود.
possumhaw
درختی از خانواده هالی که میوه‌هایش مورد توجه پرندگان قرار می‌گیرد.
possumwood
چوب درخت possumwood که به خاطر زیبایی و استحکام آن مورد توجه است.
postabdomen
ناحیه‌ای در پشت شکم که در آناتومی برخی حشرات وجود دارد.
postabdominal
ویژگی‌ها یا نواحی پس از شکم که در حشرات مشاهده می‌شود.
postable
قابل ارسال، به مفهوم اینکه یک شیء یا سند می‌تواند از طریق پست ارسال شود.
postabortal
پس از سقط، به شرایط یا علائم مرتبط با دوره زمانی پس از سقط اشاره دارد.
postacetabular
پس از استابولوم، به ناحیه‌ای در مهره‌های لگن اشاره دارد.
postact
پس از عمل، به روند یا ارزیابی که بعد از یک عمل یا اقدام خاص صورت می‌گیرد اشاره دارد.
postadjunct
افزودنی پس از شباهت، عناصری که بعد از فعل اصلی در جمله می‌آید و اطلاعات بیشتری می‌دهد.
postages
هزینه‌های ارسال، اشاره به مقدار هزینه‌ای است که برای ارسال مرسوله‌ها پرداخت می‌شود.
postallantoic
غشای پس‌الانتوئیک، غشایی است که در مراحل اولیه رشد جنین شکل می‌گیرد و ارتباطاتی بین جنین و بافت‌های اطراف آن برقرار می‌کند.
postally
به صورت پستی، به عملیاتی اشاره دارد که از طریق خدمات پستی انجام می‌شود.
postalveolar
پس‌آلوئولی به صداهایی اشاره دارد که در محل تماس زبان با قوس آلوئول تولید می‌شوند.
postament
پایه یا سکو برای نگهداری یک اثر هنری یا مجسمه، که معمولاً برای بالابردن آن طراحی شده است.
postamniotic
تغییرات و رخدادهایی که پس از شکل‌گیری کیسه آمنیوتیک در جنین اتفاق می‌افتد.
postanal
منطقه‌ای که در پشت مقعد قرار دارد، که معمولاً در آن آناتومی خاصی وجود دارد.
postanesthetic
تعلق به مرحله یا وضعیتی که بعد از دریافت بیهوشی رخ می‌دهد.
postantennal
تعلق به رشد یا مراحل پس از تشکیل آنتن در موجودات.
postaortic
تعلق به وضعیت یا عوارضی که پس از وجود آئورت رخ می‌دهد.
postapoplectic
تعلق به مرحله یا اقداماتی که پس از سکته مغزی انجام می‌شوند.
postapostolic
دوره‌ای که پس از دوران رسولان مسیحی رخ می‌دهد.
postapostolical
تعلق به آموزه‌ها و سنت‌هایی که پس از زمان رسولان ایجاد شده‌اند.
postappendicular
ناحیه‌ای در بدن که به بخش‌های پس از appendicular اشاره دارد.
postarytenoid
ساختار و عضله‌ای که به بخش‌های پس از arytenoid اطلاق می‌شود.
postarmistice
وضعیت یا شرایط بعد از توافق آتش‌بس.
postarterial
حالت یا شرایطی که به محلی بعد از شریان اشاره دارد.
postarthritic
تغییرات و علائم مربوط به وضعیت پس از آرتریت.
postarticular
وضعیت یا ناحیه‌ای که به محل بعد از مفصل اشاره دارد.
postaspirate
پس‌آسپیره به صدایی اطلاق می‌شود که پس از تولید آن هوای اضافی خارج می‌شود.
postaspirated
پس‌آسپیره به صداهایی اطلاق می‌شود که در آنها هوا به طور ناگهانی پس از صدا خارج می‌شود.
postasthmatic
پس‌آسمی اشاره به وضعیت یا علائم مربوط به آسم دارد که پس از یک حمله آسمی اتفاق می‌افتد.
postatrial
پس‌آتریال به دوره‌ای اشاره دارد که بعد از مرحله آتریال انجام می‌شود.
postauditory
پس‌شنیداری به پردازش حسی اشاره دارد که پس از دریافت صدا اتفاق می‌افتد.
postauricular
پس‌گوشی به ناحیه‌ای اشاره دارد که در پشت گوش قرار دارد.
postaxiad
پستاکسید به ناحیه‌ای در بدن اشاره دارد که در پشت محور خاصی واقع شده است.
postaxial
پستاکسید به ساختارهایی که در پشت محور قرار دارند اشاره می‌کند.
postaxially
به صورت پستاکسید، به ویژه در مورد حرکت یا موقعیت‌های بیولوژیکی اشاره دارد.
postaxillary
پستاکسیل به ناحیه‌ای در پشت محور زیر بغل مربوط می‌شود.
postbaptismal
پس از تعمید به آموزش‌ها و مسئولیت‌های پس از این مراسم مربوط می‌شود.