postique
نوعی تفسیر یا ارائه که با اصطلاحات یا دیدگاههای خاص پست مدرن مرتبط است.
postiques
پوسیتکها، عنصر یا ویژگیهایی هستند که پس از یک واقعه یا دوره خاص در آثار هنری یا طراحی مورد استفاده قرار میگیرند.
postirradiation
پس از تابش، به عوارض یا شرایطی اشاره دارد که پس از دریافت پرتو درمانی به وجود میآید.
postischial
پسا نشیمنک به ناحیهای در بدن اشاره دارد که به عنوان بخشی از آناتومی نشیمنک است.
postjacent
پسجواری به ناحیهای اطلاق میشود که در کنار یا مجاور یک ناحیه دیگر قرار دارد.
postjugular
پسژگولر به ناحیه یا ساختاری اطلاق میشود که در پشت رگهای ژگولر قرار دارد.
postlabial
پسلبی به صداهایی اشاره دارد که پس از تولید صداهای لبی به وجود میآیند.
postlabially
ضربه زبانی که در ناحیه پست لبها رخ میدهد، معمولاً در تولید صامتها به کار میرود.
postlachrymal
منطقهای که در آن غدههای اشکی قرار دارند و به تولید اشک کمک میکنند.
postlaryngal
منطقهای در عقب حنجره که در تولید صدا نقش دارد.
postlaryngeal
ساختارهای در قسمت پشت حنجره که در تنفس و تولید صدا مشارکت دارند.
postlarval
مرحلهای در زندگی موجودات، که به دنبال مرحله لارو یا پشمی میآید.
postlegal
مربوط به وضعیت یا مراحل حقوقی بعد از یک حکم یا تصمیم قانونی.
postlegitimation
پستصدیق، تأییدی است که پس از اجرا یا تصویب یک فرآیند یا قانون به آن اضافه میشود.
postlenticular
پسلنسیولر مربوط به ساختار و ویژگیهای لنزهای بعد از یک فرآیند خاص است.
postless
بدون پست به حالتی اطلاق میشود که در آن هیچ پست یا مداخلهای وجود ندارد.
postlicentiate
پسلیسانس به مدرک تحصیلی اشاره دارد که پس از دریافت مدرک لیسانس اعطا میشود.
postlike
پسمانند به حالتی اشاره دارد که شبیه یک انتشار یا پست در رسانهها است.
postliminary
پسینی به مرحلهای اشاره دارد که پس از یک فرآیند ابتدایی آغاز میشود.
postlimini
پستلیمینی، اصولی حقوقی که به موجب آن شخصی که به طور موقت از حقوق خود محروم شده است، میتواند حقوق خود را دوباره به دست آورد.
postliminy
پستلیمینی، مفهومی در حقوق که به بازگشت حقوق از دست رفته برمیگردد.
postliminiary
پستلیمینیاری، اشاره به اصول یا راهنماییهای مرتبط با بازگشت حقوق.
postliminious
پستلیمینیوس، توصیف تغییرات و اثرات ناشی از بازگشت حقوق.
postliminium
پستلیمینیوم، اصل و پایهای در حقوق مربوط به بازگشت حقوق.
postliminous
پستلیمینیوس، مربوط به وضعیتی که پس از بازگشت حقوق ایجاد میشود.
postliterate
جامعهای که در آن ارتباطات بیشتر از طریق تصویر و نماد انجام میشود تا از طریق نوشتار.
postloitic
تحلیلی که پس از وقوع یک رویداد به نتایج آن پرداخته میشود.
postloral
مطالعاتی که بر روی تغییرات زبانشناختی بعد از یک مرحله خاص متمرکز هستند.
postludium
دوران یا مرحلهای پس از یک رویداد که در آن به بازتاب و تحلیل آن رویداد پرداخته میشود.
postluetic
تحلیلهای بعد از یک تحقیق که به بررسی تأثیرات و نتایج اقدامات گذشته پرداخته میشود.
postmalarial
مناطق یا وضعیتهایی پس از شیوع مالاریا که به تحلیل و مدیریت نیاز دارند.
postmarriage
پس از ازدواج، به دورهای اشاره دارد که افراد بعد از رسمی شدن رابطه زناشویی به آن میرسند و ممکن است با تغییرات و چالشهایی روبرو شوند.
postmasterlike
شبیه به مدیر پست بودن، به تواناییها و رفتارهایی اشاره دارد که به مدیریت و سازماندهی امور به طرز مؤثر مرتبط میشود.
postmastership
مقام یا مقام مدیر پست، به جایگاه بالایی در سیستم پستی اشاره دارد که مسئولیت مدیریت و نظارت بر فعالیتهای پستی را بر عهده دارد.