preexilian
پیشاگزیل به دورهای در تاریخ اطلاق میشود که قبل از تبعید یک جامعه یا ملت مهم است.
preexilic
پیشاگزیل به آثار یا دورهای اطلاق میشود که قبل از تبعیدهای مهم رخ میدهد.
preexpand
پیشگسترش به معنای گسترش یا افزایش چیزی قبل از انجام یک عمل مشخص، مانند برش یا اندازهگیری است.
preexpansion
پیشگسترش به معنای فرایند گسترش یا افزایش چیزی قبل از وقوع یا اجرای یک عمل است.
preexpect
پیشبینی به معنای انتظار چیزی را قبل از وقوع آن است.
preexpectant
پیشبین به معنای کسی است که انتظار افسردگی یا تغییراتی را دارد.
preexpectation
انتظار پیشینی به معنای انتظار یا توقعی است که قبل از وقوع یک رویداد ایجاد میشود.
preexpedition
سفر پیشین به معنای جلسه یا آمادگی قبل از آغاز یک سفر یا مأموریت است.
preexpend
پیشخرج کردن به معنی خرج کردن یا مصرف کردن منابع قبل از موعد معین.
preexpenditure
مقدار یا هزینهای که قبل از مصرف یا خرج کردن پیشبینی میشود.
preexpense
هزینهای که پیش از صرف یا استفاده از آن برآورده شده است.
preexperience
تجربههایی که قبل از یک رویداد یا موقعیت خاص کسب میشوند.
preexperiencing
پیش تجربه کردن، مفهومی است که به حس یا احساسی اشاره دارد که قبل از وقوع یک رویداد تجربه میشود.
preexperiment
پیش آزمایش، آزمایشی است که به منظور آمادهسازی یا آزمودن یک فرضیه قبل از آزمایش اصلی انجام میشود.
preexperimental
پیشآزمایشی به بهترین شرایط یا ارزیابیهایی اطلاق میشود که قبل از یک آزمایش واقعی انجام میشود.
preexpiration
پیش از انقضا اشاره به مرحلهای دارد که در آن اقدامات یا بررسیها قبل از انقضای یک توافق یا قرارداد انجام میشود.
preexplain
پیش توضیح دادن، به توضیح یا روشن کردن موضوعی قبل از بحث یا عمل اشاره دارد.
preexplanation
پیش توضیح به توضیح یا شرحی اطلاق میشود که قبل از یک موضوع اصلی یا بحث ارائه میشود.
preexplanatory
پیشتوضیحاتی به معنای ارائه توضیحات اولیه و ابتدایی درباره موضوعی است.
preexplode
پیشترانفجار به معنای انفجار یا شکستن یک جسم قبل از وقوع رویداد دیگر است.
preexploded
پیشترانفجار شده به معنای چیزی است که قبلاً برای انفجار یا تخریب آماده شده است.
preexploding
پیشترانفجار به معنای فرآیند انفجار قبل از وقوع رویداد اصلی است.
preexplosion
پیشترانفجار به مجموعهای از فعالیتها قبل از وقوع انفجار اشاره دارد.
preexpose
پیشنمایش به معنای در معرض قرار دادن چیزی قبل از زمانی خاص برای مشاهده تأثیرات است.
preexposed
پیشدر معرض قرار گرفته، به وضعیتی اطلاق میشود که یک ماده یا فرد قبلاً با یک عامل خاص مواجه شده و تحت تأثیر آن قرار گرفته است.
preexposes
پیشدر معرض قرار دادن، به فرآیند نمایان کردن یک ماده یا فرد به یک عامل قبل از زمان معمول اشاره دارد.
preexposing
پیشدر معرض قرار دادن، عمل قرار دادن چیزی تحت یک عامل قبل از زمان معمول را توصیف میکند.
preexposition
پیشزدن، به معرفی یا توضیح اولیه یک موضوع یا ایده قبل از ورود به جزئیات یا عمق بیشتر اشاره دارد.
preexpound
پیشتوضیح دادن، به ارائه توضیحات اولیه درباره یک موضوع یا نظریه قبل از بررسی عمیقتر آن اشاره دارد.
preexpounder
پیشتوضیحدهنده، فردی است که قبل از دیگران توضیحات ابتدایی یا زمینهای را ارائه میدهد.
preexpress
قبل از ابراز، ارائه مفاهیم یا اطلاعات بدون توضیح کامل در مورد آن.
preexpression
عمل یا فرایند بیان نظرات یا افکار پیش از زمان یا مکان اصلی آن.
preexpressive
توصیف چیزی که قبل از بیان یا توضیح کامل، احساسات یا اطلاعاتی را میرساند.
preextend
عمل یا فرایند گسترش یا تمدید چیزی قبل از زمان مقرر.
preextensive
توصیف چیزی که به طور کلی و قبل از جزئیات بیشتر گسترش یافته است.
preextent
پیشدامنه، منطقه یا ویژگیای که قبل از وقوع یک رویداد یا عمل وجود دارد.
preextinction
پیشانقراض، وضعیتی که قبل از انقراض کامل یک گونه بر روی زمین وجود دارد.