معنی فارسی preexperiencing

B1

پیش تجربه کردن، مفهومی است که به حس یا احساسی اشاره دارد که قبل از وقوع یک رویداد تجربه می‌شود.

The act of experiencing something in anticipation before it actually occurs.

example
معنی(example):

او از قبل شادی فارغ‌التحصیلی‌اش را تجربه می‌کند.

مثال:

She is preexperiencing the joy of her graduation.

معنی(example):

او توصیف کرد که چگونه پیشاپیش هیجان روز عروسی‌شان را تجربه می‌کند.

مثال:

He described preexperiencing the excitement of their wedding day.

معنی فارسی کلمه preexperiencing

: معنی preexperiencing به فارسی

پیش تجربه کردن، مفهومی است که به حس یا احساسی اشاره دارد که قبل از وقوع یک رویداد تجربه می‌شود.