pseudoscholarly
پسودوشناختی: اصطلاحی برای توصیف کار یا مقاله‌ای که به ‌جای اینکه عمیق و معتبر باشد، سطحی و نظری است.
pseudoscholastic
پسودوشناختی: به صورت توصیفی برای مباحث یا محتوایی که ادعای علمی دارند اما اصولاً بر اساس علم نیستند.
pseudoscholastically
پسودوشناختی: به صورت ساختاری که گویای علمی بودن باشد، اما در حقیقت ارزش علمی ندارد.
pseudoscientifically
به شکلی که به علم شبه محسوب می‌شود، بدون شواهد کافی و مستند.
pseudoscines
نژادی از موجودات که شامل ویژگی‌های فریبنده می‌شود.
pseudoscinine
ترکیبی شیمیایی که شباهت‌های خاصی با سنین‌ها دارد.
pseudosclerosis
نوعی اختلال که علائم آن شبیه به اسکلروز چندگانه است، اما دلیل متفاوتی دارد.
pseudoscope
ابزاری برای مشاهده توهمات عمق که در علوم بینایی به کار می‌رود.
pseudoscopy
مطالعه نحوه ادراک بصری با استفاده از تجربیات توهمی.
pseudoscopic
پدیده‌ای که در آن تصویر یا تجربه حسی به گونه‌ای معکوس یا تحریف‌شده ارائه می‌شود.
pseudoscopically
به‌طور مربوط به اثر یا خاصیت کاذب‌نگر.
pseudoscorpiones
گروهی از بندپایان که دارای ویژگی‌های ظاهری مشابه با کژدم‌ها هستند.
pseudoscorpionida
رده‌ای از بندپایان که شامل کژدم‌های کاذب می‌باشد.
pseudoscutum
پوششی که به عنوان سپر از برخی موجودات محافظت می‌کند.
pseudosemantic
نظریه‌ای که به بررسی معنای کاذب در زبان و ارتباطات می‌پردازد.
pseudosemantically
پژوهشگران زبان‌شناس به واژگانی که به‌طور ظاهری معنای خاصی دارند اما در واقعیت کاربردشان متفاوت است، شبه‌معنایی می‌گویند.
pseudosematic
ادعاهایی که به شکل ظاهری معنایی دارند اما در واقعیت صحت ندارند.
pseudosensational
شبه‌هیجانی به شیوه‌ای است که اطلاعات را به گونه‌ای جذاب اما دروغین ارائه می‌دهد.
pseudoseptate
ساختارهایی که به‌طور ظاهری سپتات به نظر می‌رسند اما در واقع این‌گونه نیستند.
pseudoservile
رفتاری که به صورت ظاهری خدمتگزاری است اما در واقع هدف دیگری دارد.
pseudoservilely
عمل کردن به طور ظاهری که به نظر خدمتگزاری می‌رسد اما در واقع هدف دیگری دارد.
pseudosessile
پوزودسسیل، به حالتی اشاره دارد که یک موجود به طور ظاهری به سطحی چسبیده است، در حالی که واقعاً نمی‌تواند به راحتی جابجا شود.
pseudosyllogism
پوزودسیلوژیسم به الگویی از استدلال اطلاق می‌شود که به ظاهر منطقی است اما در واقع نادرست یا گمراه‌کننده است.
pseudosymmetry
پوزودتقارن به الگوی نامتقارن اشاره دارد که از حیث بصری شبیه مشاهده می‌شود اما دقیقاً متقارن نیست.
pseudosymmetric
پوزودمتقارن به الگوی غیر دقیقاً متقارن اطلاق می‌شود که به نظر می‌رسد متوازن است.
pseudosymmetrical
شبه‌متقارن به الگوهایی اطلاق می‌شود که در ظاهر متوازن هستند اما تقارن دقیق را ندارند.
pseudosymptomatic
پوزودسیمپتوم، به نشانه‌هایی اشاره دارد که شبیه به نشانه‌های واقعی هستند اما از یک مشکل واقعی ناشی نمی‌شوند.
pseudosyphilis
پسو دوسیفیلیس، بیماری است که علائم بیماری سیفیلیس را تولید می‌کند اما ناشی از عفونت واقعی سیفیلیس نیست.
pseudosyphilitic
مرتبط با پسودوسیفیلیس، به شرایط یا علائمی اشاره دارد که مشابه سیفیلیس به نظر می‌رسند.
pseudosiphonal
مرتبط با ساختار یا ویژگی‌هایی که به طور اشتباه به سیفون‌ها نسبت داده می‌شوند.
pseudosiphonic
مرتبط با اصوات یا تن‌هایی که مشابه سیفون‌ها به نظر می‌رسند.
pseudosiphuncal
به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به طور نادرست به مکانیسم‌های سیفون مرتبط می‌شوند.
pseudoskeletal
به ساختارهایی اشاره دارد که به طور نادرست به اسکلت‌های واقعی ارتباط داده می‌شوند.
pseudoskeleton
اسکلت کاذب، ساختاری است که به‌طور طبیعی وجود ندارد و هدف آن ارائه حمایت یا استحکام است، به‌ویژه در جانورانی که دارای اسکلت حقیقی نیستند.
pseudoskink
اسکینک کاذب، نوعی خزنده غیر واقعی است که برخی ویژگی‌های مارها را دارد ولی در واقع متعلق به گروه دیگری از خزندگان است.
pseudosmia
اسکلت کاذب به حالتی از عدم توانایی در شناسایی بوها اشاره دارد که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود.
pseudosocial
رفتار اجتماعی کاذب به رفتارهایی اطلاق می‌شود که شبیه رفتار اجتماعی است ولی در حقیقت از یک ساختار اجتماعی واقعی ناشی نمی‌شود.
pseudosocialistic
سیاست‌ها یا ایده‌هایی که به‌طور ظاهری اجتماعی‌زدایی به نظر می‌رسند ولی در عمل اثرات منفی دارند.
pseudosocially
به‌طور اجتماعی کاذب، به روشی اشاره دارد که افراد در سطح ظاهری تعامل می‌کنند ولی ارتباطات عمیق یا واقعی شکل نمی‌گیرد.
pseudosolution
پسو دحل، راه حلی ظاهری که مشکل را به شکلی سطحی حل می‌کند اما در اصل مشکل باقی می‌ماند.