معنی فارسی pseudosessile
B2پوزودسسیل، به حالتی اشاره دارد که یک موجود به طور ظاهری به سطحی چسبیده است، در حالی که واقعاً نمیتواند به راحتی جابجا شود.
Describes an organism that appears to be attached to a surface but is actually free to move.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه به عنوان شبهنشسته در نظر گرفته میشود زیرا به نظر میرسد که متصل است اما به راحتی قابل حرکت است.
مثال:
The plant is considered pseudosessile because it appears to be attached but is easily movable.
معنی(example):
در زیستشناسی، برخی از موجودات علیرغم شناور بودن، ویژگیهای شبهنشسته نشان میدهند.
مثال:
In biology, some organisms exhibit pseudosessile traits despite being free-floating.
معنی فارسی کلمه pseudosessile
:
پوزودسسیل، به حالتی اشاره دارد که یک موجود به طور ظاهری به سطحی چسبیده است، در حالی که واقعاً نمیتواند به راحتی جابجا شود.