معنی فارسی pseudoservilely

B1

عمل کردن به طور ظاهری که به نظر خدمتگزاری می‌رسد اما در واقع هدف دیگری دارد.

In a manner that superficially appears servile but is insincere.

example
معنی(example):

او به طور شبه‌برده‌وار عمل کرد تا نظر رئیسش را جلب کند.

مثال:

He acted pseudoservilely to win the favor of his boss.

معنی(example):

به‌صورت شبه‌برده‌وار، او او را نازش کرد در حالی که به‌طور پنهانی از قدرتش نفرت داشت.

مثال:

Pseudoservilely, she flattered him while secretly resenting his authority.

معنی فارسی کلمه pseudoservilely

: معنی pseudoservilely به فارسی

عمل کردن به طور ظاهری که به نظر خدمتگزاری می‌رسد اما در واقع هدف دیگری دارد.