quieta
عبارتی برای توصیف مکانی که آرام و بی‌سر و صدا است.
quietable
قابل آرامش، به وضعیتی اطلاق می‌شود که بتوان آن را آرام کرده یا به سکوت رساند.
quietage
حالت سکوت یا آرامش، به خصوص در محیط‌های طبیعی.
quietener
آرامش‌بخش، چیزی که باعث کاهش سر و صدا یا ایجاد سکوت می‌شود.
quieters
آرامش‌بخش‌ها، اشیاء یا مکان‌هایی که سر و صدا را کاهش می‌دهند.
quieti
آرامش، حالتی که در آن صداها کم یا nonexistent هستند.
quietisms
حالت‌های آرامش، روش‌هایی برای دستیابی به آرامش و سکوت درونی.
quietist
آرام‌گرا، شخصی که به آرامش و سکوت اهمیت می‌دهد و ممکن است از درگیری‌های اجتماعی و سیاسی اجتناب کند.
quietistic
آرام‌گرایانه، مربوط به تفکر یا فلسفه‌ای که بر اهمیت سکوت و آرامش درونی تأکید می‌کند.
quietists
آرام‌گرایان، افرادی که به فلسفه آرام‌گرایی اعتقاد دارند و به دنبال حفظ آرامش و سکوت در زندگی هستند.
quietive
آرامش‌بخش، استفاده شده برای توصیف مکان یا محیطی که آرامش و سکوت را ایجاد می‌کند.
quietlike
آرامش‌بخش، به چیزی که سکوت و آرامش را مشابه می‌کند اشاره دارد.
quietsome
آرامش‌بخش، به محیطی که سکوت و آرامش را فراهم می‌کند اشاره دارد.
quietudes
سکوت و آرامش، زمانی که محیط یا حالت احساساتی بدون صدا و استرس است.
quiffing
حالت دادن به مو در قسمت بالای سر به گونه‌ای که از پیشانی دور شده و به سمت بالا باشد.
quiina
نوعی درخت است که مواد موثر برای درمان بیماری‌ها دارد.
quiinaceae
خانواده‌ای از گیاهان که شامل انواع خاصی از درختان و گل‌های دارویی می‌شود.
quiinaceous
مربوط به خانواده گیاهان کوییناسه که خواص خاصی دارند.
quilate
واحد اندازه‌گیری برای وزن جواهرات و سنگ‌های قیمتی.
quileces
کویلِس‌ها، اشیای دکوری و هنری که به طور معمول از مواد طبیعی ساخته می‌شوند.
quiles
کویلِس‌ها پتوهایی بافته شده با الگوهای خاص که نشان‌دهنده فرهنگ محلی هستند.
quileses
کویلِس‌ها، انواع خاصی از پتوها هستند که ممکن است از نظر رنگ و طراحی متفاوت باشند.
quileute
کویلوت، قبیله‌ای از بومیان آمریکا که در سواحل شمال غربی اقیانوس آرام زندگی می‌کنند.
quilez
کویلِز نوعی پارچه سنتی که در دوخت لباس‌های محلی به کار می‌رود.
quilisma
کویلِسما، اصطلاح موسیقی که در متون قدیمی برای نشان دادن تون‌ها و زیر و بم‌ها به کار می‌رود.
quilkin
کوئلکین، موجودی کوچک و افسانه‌ای که در داستان‌ها تعریف می‌شود و معمولاً به عنوان موجودی دوست‌داشتنی و شاداب شناخته می‌شود.
quillagua
کویلاگوا، منطقه‌ای در شیلی با آب و هوای بسیار خشک و گرم که معمولاً بیابانی و کم‌بارش است.
quillai
کویلای، گیاهی با خصوصیات دارویی در درمان برخی بیماری‌ها و مشکلات جسمی.
quillaia
کویلایا، درختی که پوست آن در صنایع صابون‌سازی و دارویی استفاده می‌شود.
quillaias
کویلاها، گروهی از گیاهان که در بعضی اکوسیستم‌ها نقش حیاتی دارند.
quillaic
کویلایک، نوع خاصی از گیاهان در مناطق کوهستانی که به شرایط محیطی خاص خود سازگار شده‌اند.
quillais
قیلا، نوعی قلم که از پر پرندگان تهیه می‌شود و برای نوشتن و طراحی استفاده می‌شود.
quillaja
قیلاجا، درختی با خاصیت‌های دارویی که غالباً در صنایع بهداشتی و آرایشی استفاده می‌شود.
quillajas
قیلاجاها، انواع مختلف درخت قیلاجا که به طور طبیعی در محیط‌های خاص رشد می‌کنند.
quillajic
ترکیبات قیلاژی، موادی که از درخت قیلاجا استخراج می‌شوند و کاربردهای متنوعی دارند.
quillback
ماهی قیلاکی، نوعی ماهی که دارای باله‌های خاردار است و در آب‌های شیرین زندگی می‌کند.
quillbacks
ماهی‌های قیلاکی، چندین عدد از نوع ماهی قیلاکی که معمولاً در آب‌های شیرین یافت می‌شوند.
quiller
قلم‌زن، شخصی است که با قلم می‌نویسد، به ویژه در زمینهٔ هنری و ادبی.
quillet
قلیط، به معنای قلم یا پر کوچک و ظریف است که در نوشتن یا طراحی استفاده می‌شود.
quilleted
قلیطی کردن، به معنای استفاده از قلیط برای ایجاد لبه‌های ظریف و زیبا در نوشتار یا طراحی است.