ramaism
رامائسم یک مکتب دینی است که بر اصول و آداب وابستگی و پرستش به پروردگار راما تمرکز دارد.
ramaite
رامائیتی به شخصی اطلاق می‌شود که به اصول و تعالیم مکتب رامائسم اعتقاد دارد.
ramal
رامال یک شیوه‌ی پیشگویی و مشاوره است که در برخی فرهنگ‌ها رواج دارد.
raman
رامان به نوعی پخش نور اشاره دارد که به نام شیمیدان هندی، کرشنا رامان نام‌گذاری شده است.
ramanan
رامانان یک نام رایج در هند جنوبی است که بیشتر به مردان تعلق دارد.
ramanas
رامانا به معنی تجلیل از شخصیت‌ها یا عناصر فرهنگی در جامعه‌های مختلف است.
ramarama
راماراما، رویدادی شاد و سرگرم‌کننده که معمولاً شامل فعالیت‌ها و بازی‌های مختلف است.
ramark
رامارک، نشانی برای مکان یا محلی خاص در نقشه.
ramass
راماس، جمع‌آوری یا انباشته کردن منابع یا حمایت‌ها.
ramate
رماته، تبدیل کردن یا شکل دادن به ایده‌ها.
rambarre
رمبار، نمایشی هنری یا رقصی که معمولاً برای سرگرمی یا نمایش فرهنگی اجرا می‌شود.
rambeh
رامبه، به یاد آوردن یا حفظ کردن اطلاعات و جزئیات.
ramberge
رامبرگه، یک نوع غذا یا خوراک سنتی که معمولاً در بعضی از فرهنگ‌ها تهیه می‌شود و ممکن است به روش‌های مختلف طبخ شود.
rambla
رَمبلا، به معنی یک خیابان یا معبر بزرگ و شلوغ در شهرها است که معمولاً محل گذران وقت و فعالیت‌های فرهنگی می‌باشد.
ramblingly
به طور پراکنده صحبت کردن یا نوشتن، یعنی بدون سازماندهی و با تفصیل بیش از حد.
ramblingness
ویژگی صحبت یا نوشتن به طور پراکنده و نامنظم، که ممکن است نتیجه خلاقیت یا سردرگمی باشد.
ramblings
پراکنده‌گویی‌ها به مباحث یا صحبت‌های نامنظم و غالباً غیررسمی اشاره دارد که می‌تواند جالب یا بی‌هدف باشد.
rambong
رامبون، یک نوع رقص یا فعالیت فیزیکی شاد نیست که معمولاً با انرژی بالا و خلاقیت همراه است.
rambooze
رامبوز به معنای شادابی و خوشحالی در یک محیط اجتماعی است.
rambunctiously
رامباکتس به معنای بودن یا عمل کردن به طرز بسیار سر و صدا و بی‌نظم است.
rambunctiousness
رابمکتسنس به معنای حالت یا کیفیت شلوغی و سر و صدا است.
rambure
رامبوره، عمل یا رفتاری است که نشان دهنده پیشرفت سریع و غیرمنظم در یک کار باشد.
ramdohrite
رامدهریت به معنای انرژی و روحیه قوی و مثبت در فعالیت‌های ورزشی یا اجتماعی است.
rame
رانه به معنای آرامش و راحتی است.
rameal
رمیل، نوعی طعم‌دهنده یا خوراکی که ممکن است به غذاها اضافه شود و به آن‌ها عطر و طعمی ویژه ببخشد.
ramean
رمیان، سبک خاصی از آشپزی که ممکن است به یک منطقه یا سنت خاص مربوط باشد.
ramed
رمد، اصطلاحی که به معنای برخورد یا ضربه زدن به چیزی با نیروی زیاد است.
ramee
رمی، نوعی پارچه یا لباس که ممکن است در طراحی‌های خاص انتخاب شود.
ramees
رمیس، به اجراها یا اجراهای هنری در یک نمایش یا جشن اشاره دارد.
ramellose
رملاز، یک نوع ترکیب شیمیایی یا بیولوژیکی است که در تحقیقات علمی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
rament
رمانت، لایه‌ای از بقایای برگ‌ها و شاخه‌های کوچک که در پای درختان و گیاهان تجمع می‌یابد.
ramenta
رمانتا به مجموعه‌ای از رمانت‌ها اطلاق می‌شود که در دوران تجزیه و تحلیلگی درختان و گیاهان تجمع می‌یابند.
ramentaceous
رمانتاسیوس به بافتی گفته می‌شود که شبیه به رمانت داشته و معمولاً در گیاهان یافت می‌شود.
ramental
رمانتال به جنبه‌ها و فعالیت‌های مربوط به مراسم و آئین‌های خاص اشاره دارد.
ramentiferous
رمانتیفروس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای رمانت هستند و نقش‌های خاصی ایفا می‌کنند.
ramentum
رمانتوم به بقایای گیاهی و طبیعی اشاره دارد که برای بهبود خاک و باغبانی استفاده می‌شود.
rameous
رنگ یا شکلی که شبیه به شاخه‌های درخت باشد.
ramequin
ظرف کوچکی برای سرو دسر یا غذاهای دیگر.
ramequins
جمع راما قیمک که به ظرف‌های کوچکی برای سرو غذا اشاره دارد.
rameses
نام چند فرعون مصری که به دلیل قدرت و دستاوردهایشان شناخته شده‌اند.