recelebrate
دوباره جشن گرفتن، اشاره به برگزاری مجدد یک جشن یا مناسبت، اغلب پس از وقفه یا برای تجدید خاطرات خوش.
recelebrated
دوباره جشن گرفته شده، به معنی گرامیداشتن یا جشن گرفتن مجدد یک رویداد یا دستاورد.
recelebrates
دوباره جشن میگیرد، به معنای تجلیل یا جشن گرفتن مجدد یک رویداد.
recelebrating
دوباره جشن گرفتن، اشاره به برگزاری مجدد یک جشن یا مناسبت.
recelebration
دوباره جشن گرفتن، عمل یا رویدادی که در آن یک جشن یا مناسبت مجدداً جشن گرفته میشود.
recement
دوباره سیمان کردن، به معنی استفاده از سیمان برای محکم کردن و تثبیت ساختار.
recementation
عملی که در آن دوباره سیمان در اتصال اجزاء استفاده میشود تا اجزاء محکمتر شوند.
recency
نزدیکی زمانی، مفهوم زمان وقوع یک رویداد و تأثیر آن بر ادراک.
recencies
چندین مورد از نزدیکیهای زمانی، به معنای وقایع یا وضعیتی که به تازگی اتفاق افتادهاند.
recense
بازشماری، به معنای حساب کردن یا ثبت دقیق وسایل یا تعداد افراد.
recenserecit
بازنگری، به معنای مرور یا بررسی مجدد مطالب برای بهبود کیفیت آن.
recensionist
بازنگر، فردی که متن یا مدارکی را مرور و اصلاح میکند تا کیفیت آن را افزایش دهد.
recensor
بازبینه، شخصی است که متنها و آثار را قبل از انتشار بررسی و تأیید میکند.
recensure
بازبینی، فرآیند بررسی و انتقاد از یک متن یا اثر.
recensus
بازشماری، فرآیند شمارش مجدد و بهروزرسانی دادهها یا اطلاعات.
recenter
دوباره متمرکز کردن، بازگرداندن توجه به یک نقطه یا هدف خاص.
recentest
جدیدترین، به معنای اخیرترین یا آخرین در یک تسلسل زمانی.
recentralization
تمرکز دوباره یعنی تجمیع یا جمعآوری مجدد قدرت و مسئولیتها، به ویژه در یک ارگان یا سیستم.
recentralize
دوباره متمرکز کردن یعنی انتقال مجدد قدرت یا کنترل به یک ارگان مرکزی.
recentralized
دوباره متمرکز شده به معنای بازگشت به یک ساختار که در آن کنترل یا قدرت به یک مرجع مرکزی انتقال یافته است.
recentralizing
در حال دوباره متمرکز کردن یعنی در حال انتقال مجدد قدرت یا کنترل به یک ارگان مرکزی.
recentre
دوباره متمرکز کردن یعنی تغییر دوباره جهت یا توجه به یک مرکز یا موضوع خاص.
recept
رسید به معنای مدرکی است که نشاندهنده خرید یا تحویل کالا است.
receptacula
رکتاکولا، به معنای ساختارهایی است که چیزی را دریافت و نگه میدارند، معمولاً در زمینههای زیستشناسی.
receptacular
صفتی که به ویژگی یا طراحی فرمهای خاص اشاره میکند که قابلیت نگهداری چیزها را دارند.
receptaculite
رکتاکولیت، به معنای ساختارهای فسیل شدهای است که به شکل رکتاکولها هستند و در مطالعه تاریخ زمین اهمیت دارند.
receptaculites
رکتاکولیتها، به مجموع رکتاکولیتها اشاره دارد که در فسیلهای دریایی باستان یافت میشوند.
receptaculitid
رکتاکولیتید، به موجودات دریایی باستانی گفته میشود که ساختارهای رکتاکولیک را تشکیل میدهند.
receptaculitidae
رکتاکولیتیده، به خانوادهای از فسیلهای دریایی باستانی اشاره دارد که در دوره پالئوزوئیک وجود داشتهاند.
receptaculitoid
Receptaculitoid، یک نوع موجود باستانی که در دوران دیرینهشناسی وجود داشته و برای یافتن آن در سنگهای رسوبی شناخته شده است.
receptaculum
Receptaculum ساختاری در گیاهان است که در آن گلها یا میوهها قرار میگیرند.
receptant
دریافتکننده، شخص یا موجودی است که چیزی را دریافت میکند.
receptary
Receptary به معنای جایی است که چیزی در آن قرار میگیرد یا پذیرفته میشود.
receptibility
پذیرشپذیری به معنی قابلیت یک ماده یا موجودیتی است که میتواند چیزی را دریافت کند.
receptible
قابل پذیرش به معنای اینکه چیزی میتواند مورد قبول قرار گیرد یا به راحتی دریافت شود.
receptionism
ریسپشنئیسم، مکتب فکری است که بر این باور است که تمامی اطلاعات و دانشها تنها از طریق حواس قابل کسب است.
receptionreck
ریسپشنرک به عملی اشاره دارد که شامل دریافت و پردازش بازخورد میشود.
receptitious
پذیرایی به توانایی تطبیق و سازگاری با شرایط مختلف اشاره دارد.
receptively
پذیرای به معنای گوش دادن یا پذیرش با آمادگی و توجه است.