redescribe
ردسکریپ به معنای توصیف مجدد یا تغییر در نحوه توصیف یک موضوع یا رویداد است.
redescribed
ردسکریپد به معنی توصیف مجدد چیزی است که قبلاً توضیح داده شده بود.
redescribes
ردسکریپتز به معنای توصیف مجدد یا بار دیگر توضیح دادن چیزی است.
redescribing
دوباره توصیف کردن، بیان مجدد یک موضوع یا مفهوم با استفاده از عبارات جدید و متفاوت.
redescription
توصیف مجدد، بیان یا توضیح دوباره یک موضوع یا پدیده به شیوه‌ای تازه.
redesert
دوباره بیابانی کردن، به عمل تبدیل کردن یک منطقه به حالت بیابانی پس از بهره‌برداری یا تغییر آن.
redesertion
عمل دوباره بیابانی کردن، اشاره به ایجاد شرایط بیابانی در زمین‌هایی که از آن حالت خارج شده‌اند.
redeserve
دوباره محفوظ کردن، به معنای حفظ مجدد یک حق یا منابع که قبلاً ذخیره شده‌است.
redesignation
تعیین مجدد، به عمل تغییر نام یا مفهوم یک شیء یا مکان اشاره دارد.
redesire
دوباره خواستن یا آرزو کردن چیزی که قبلاً خواسته شده است. به معنای بازگرداندن تمایل یا اشتیاق به آن آرزوی خاص.
redesirous
دوباره خواهان یا مشتاق بودن برای چیزی. نشان‌دهنده تمایل یا اشتیاق از نو است.
redesman
مردی که به طور مجدد؛ به ویژه در ترمیم یا بازسازی کار کند. شخصی که مسئولیت بازسازی یا ترمیم را بر عهده دارد.
redespise
دوباره نفرت داشتن از چیزی. به معنای تجربه احساسات منفی و ادارک منفی نسبت به چیزی در زمانی دیگر.
redetect
دوباره شناسایی کردن یا کشف کردن چیزی که قبلاً شناسایی شده است. معمولاً در زمینه علمی یا تحلیلی استفاده می‌شود.
redetention
دوباره بازداشت یا نگهداری کسی در یک مکان، به ویژه به علت نگرانی‌های قانونی یا امنیتی.
redetermination
تجدیدنظر، یک فرآیند قانونی یا اداری است که در آن تصمیمات یا احکام قبلی دوباره بررسی می‌شود.
redeterminible
قابل تجدیدنظر، به وضعیتی اشاره دارد که می‌توان یک تصمیم یا حکم را دوباره بررسی کرد.
redevable
بدهکار، به معنای داشتن تعهد مالی به شخص یا نهاد دیگری است.
redeveloper
توسعه‌دهنده، شخص یا شرکتی است که به بازسازی و بهبود املاک یا نواحی شهری می‌پردازد.
redevelopers
توسعه‌دهندگان، گروه‌هایی از افراد یا شرکت‌ها هستند که به بازسازی و توسعه پروژه‌ها می‌پردازند.
redevise
تجدیدنظر در برنامه، به معنای اصلاح یا تغییر یک برنامه یا طرح به گونه‌ای است که بهتر عمل کند.
redevote
به معنای اختصاص دوباره زمان یا تلاش به چیزی، بخصوص برای اهداف جدید یا تغییر یافته.
redevotion
عمل یا فرآیند دوباره اختصاص دادن و هدایت خود به چیزی.
redfield
میدانی پوشیده از گیاهان با رنگ سرخ، معمولاً شامل تیمارهای کشاورزی.
redfin
گونه‌ای از ماهی که به خاطر باله‌های قرمز و رنگ عمومی خود شناخته می‌شود.
redfinch
پرنده‌ای کوچک با رنگ‌های روشن، به خصوص در ناحیه سر و بال.
redfins
به نوعی ماهی اشاره دارد که باله‌های قرمز دارد و معمولاً در آکواریوم‌ها نگهداری می‌شود.
redfoot
لاک‌پشتی با پاهای قرمز که بیشتر در مناطق گرمسیری یافت می‌شود.
redhandedness
عملی که در حین انجام یک جرم یا خطا مشاهده می‌شود.
redheadedly
با اعتماد به نفس و شجاعت به یک موضوع پرداخته می‌شود.
redheadedness
وضعیتی که به داشتن موهای قرمز اشاره دارد.
redheart
قلبی قرمز که نماد عشق و محبت است.
redhearted
شخصی که به خاطر عشق و سخاوت خود شناخته می‌شود.
redhibition
ردبیشن، قانونی است که به خریدار این حق را می‌دهد که به دلیل معیوب بودن کالا، آن را پس دهد.
redhibitory
ردبیشنت، به معنای حمایتی است که به خریدار این امکان را می‌دهد که به دلیل معیوب بودن، کالا را پس بگیرد.
redhoop
حلقه قرمز، به نوعی حلقه یا ابزار استفاده شده در ماهی‌گیری یا جواهرات اشاره دارد.
redhorse
قرمز ماهی، گونه‌ای از ماهیان آب شیرین است که معمولاً در آب‌های آمریکای شمالی زندگی می‌کند.
redhorses
قرمز ماهیان، به طور کلی به گروهی از ماهی‌ها که در رنگ‌های قرمز قابل شناسایی هستند، اشاره دارد.
redia
ردیا، مرحله‌ای از رشد در فرایند زندگی کرم‌های مسطح انگل است.
rediae
ریدیاها، مرحله‌ای در چرخه زندگی بعضی از انگل‌ها که در آن آنها به فرم خاصی از رشد دست می‌یابند.