rosorial
رُسوری به ویژگیهایی اشاره دارد که مربوط به زیستگاههای خاصی است.
rosser
راسیر به کشاورزان سنتی اشاره دارد که به طور معمول در اسکاتلند زندگی میکنند.
rossite
راسایت یک کانی نادر است که در زمینشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
rostel
روستِل، نوعی گیاه یا گل که در باغها و فضای سبز کشت میشود.
rostella
روستلا، نوعی گیاه با خواص دارویی که در طب سنتی استفاده میشود.
rostellar
روستلار، صفتی برای توصیف ویژگیهای خاصی از گیاهان یا گلها.
rostellaria
روستلاریا، یک جنس گیاهی که چندین گونه از آن وجود دارد.
rostellarian
روستلاریان، کسی که در زمینه گیاهان خانواده روستلا تخصص دارد.
rostellate
روستلات، اصطلاحی برای توصیف ویژگیهای خاص شکلی در گیاهان.
rostelliform
به شکل نزدیک به نوک یا رستلی اشاره دارد. معمولاً در توصیف ساختارهای گیاهی یا جانداران به کار میرود.
rostellum
ساختاری کوچک و نوکمانند که به ویژه در گلها و گیاهان وجود دارد.
rostrally
به سمت جلو یا نوک پوزه اشاره دارد، به ویژه در زمینههای آناتومی و زیستشناسی.
rostriferous
به موجوداتی اشاره دارد که دارای نرهای قابل توجه هستند.
rostriform
به شکل پوزهای یا نوکمانند اشاره دارد، معمولاً در توصیف جانداران یا ویژگیهای آنها استفاده میشود.
rostroantennary
به ساختارهای مرتبط با پوزه و آنتنها در موجودات اشاره دارد.
rostrobranchial
رستروبرانشال به ساختارهایی اشاره دارد که به نواحی نزدیک به دهان و برانشها مربوط میشوند و به خصوص در مطالعه ماهیها اهمیت دارند.
rostrocarinate
رستروکارینات به گونههای پرندهای اشاره دارد که دارای منقارهایی با شکل خاص هستند.
rostrocaudal
رستروکودال به محوری اشاره دارد که از سر به دم در بدن حیوانات امتداد مییابد.
rostroid
رستروئید به ویژگیهایی اشاره دارد که در برخی از حشرات وجود دارد و به عادات تغذیهای آنها مربوط میشود.
rostrolateral
رستروجانبی به نواحی کناری جلو در بدن حیوانات اشاره دارد که محل قرارگیری اندامهای حسی است.
rostrular
رستروئل به ساختارهایی اشاره دارد که در برخی موجودات آبزی وجود دارند و به هنگام تغذیه مفید هستند.
rostrulate
رستریولهکردن، به معنای دستهبندی یا اولویتدهی به چیزهایی بر اساس قاعدهای خاص مانند شکل یا ویژگی خاصی است.
rostrulum
رستریولوم قسمت کوچکی از منقار یا انبرک در برخی از جانوران است.
rosttra
رسترا به ساختارهای خاصی در موجودات زنده اشاره دارد که معمولاً کاربردهای خاصی دارند.
rosular
رستولار به خاصیت و ویژگیهایی اطلاق میشود که مربوط به نوع خاصی از برگها یا گیاهان است.
rosulate
رستولیت به گلها یا ساختارهایی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای خاصی هستند.
rotacism
روتاسیسم به تغییر و جابهجایی صداها به ویژه صداهای مشابه اشاره دارد.
rotal
روتال، به اشکالی اشاره دارد که قابلیت چرخش یا غلتیدن دارند.
rotala
روتلا، گیاهی آبزی که عمدتاً در طراحی آکواریومها استفاده میشود.
rotalia
روتالی، اصطلاحی در علوم مربوط به شناسایی و اندازهگیری بیومتریک.
rotalian
روتالی به سبک یا فرهنگ غذایی مرتبط با ایتالیا اشاره دارد.
rotaliform
روتاليفورم به ساختار یا شکلهایی اطلاق میشود که شبیه به اشکال روتال هستند.
rotaliiform
روتاليفورم به طراحیهایی اشاره دارد که شکلها یا الگوهای روتالی را شامل میشوند.
rotaman
روتامن، فردی که در زمینه ماشینآلات دوار متخصص است.
rotamen
روتامن، ابزاری برای اندازهگیری جریان هوا.
rotameter
روتامر، دستگاهی جهت اندازهگیری جریان سیالات به صورت دقیق.
rotan
روتان، نوعی چوب سبک و مقاوم که در ساخت مبلمان استفاده میشود.
rotanev
روتانو، نوعی ماده یا تکنیک جدید در معماری.
rotang
روتانگ، نوعی گیاه که در صنایع دستی و سبدسازی کاربرد دارد.
rotarianism
روتارینیزم، یک فلسفه و مجموعه اصولی است که بر خدمت به جامعه و دوستیابی میان اعضای کلوپ های روتاری تاکید میکند.