scruplesomeness
کیفیتی که در آن فرد به اخلاق و اصول خود توجه خاصی دارد.
scrupula
Scrupula یک احساس قوی نسبت به درست و نادرست است که در فرد ایجاد می‌شود.
scrupular
scrupular به معنای حساس بودن یا دقت زیاد در رعایت اصول اخلاقی و قوانین است.
scrupuli
scrupuli در معنای تخصصی به احساسات اخلاقی و وجدان اشاره دارد.
scrupulist
Scrupulist به فردی اشاره دارد که به شدت به اصول اخلاقی خود پایبند است.
scrupulosity
scrupulosity به معنای وسواس اخلاقی یا نگرانی بیش از حد در مورد درست و نادرست است.
scrupulosities
scrupulosities به مجموعه‌ای از نگرانی‌ها و وسواس‌های اخلاقی اشاره دارد.
scrupulousness
دقت و توجه زیاد به جزئیات و اصول اخلاقی، به ویژه در کار.
scrupulum
یک واحد اندازه‌گیری کوچک، به ویژه در روم باستان.
scrupulus
واحدی اندازه‌گیری قدیمی که در بازرگانی استفاده می‌شد.
scrush
صدا و احساس ناشی از فشردن یا له کردن.
scrutability
قابلیت فهم و بررسی اطلاعات یا نیت‌ها.
scrutable
قابل فهم و تفسیر.
scrutate
بررسی کردن، دقت کردن به جزئیات و نکات مهم در مورد یک موضوع یا شی.
scrutation
بررسی یا بازرسی دقیق و عمیق، به‌ویژه از نظر شواهد یا اطلاعات.
scrutatory
مربوط به یا نشان‌دهنده بررسی یا بازرسی دقیق.
scrutinant
شخصی که مدارک یا شواهد را بررسی یا بازرسی می‌کند.
scrutinate
بررسی کردن یا بازرسی دقیق کردن، به‌ویژه در مورد مستندات یا شواهد.
scrutinisation
عمل بررسی دقیق و عمیق، به‌ویژه برای شناسایی حقایق یا شواهد.
scrutinization
بررسی دقیق و عمیق یک موضوع، به‌ویژه برای شناسایی حقایق یا کاستی‌ها.
scrutinizer
شخصی که به طور دقیق یا وسواس‌گونه چیزی را بررسی می‌کند.
scrutinizers
جمع بررسی‌کننده‌ها، افرادی که برای بررسی دقیق اطلاعات یا مدارک استخدام شده‌اند.
scrutinizingly
به صورت دقیق و باحواس، برای بررسی یا قضاوت درباره چیزی.
scrutinous
دقیق و وسواس‌گونه در بررسی یا قضاوت، به معنای بررسی دقیق و موشکافانه.
scrutinously
به طور بسیار دقیق و با دقت، در رفتار یا ارزیابی.
scruto
بررسی دقیق و جزئیات چیزی، به ویژه برای پیدا کردن عیوب یا نکات قابل توجه.
scrutoire
یک نوع بایگانی یا کابینه که معمولاً برای نگهداری مدارک و اسناد استفاده می‌شود.
scruze
به دور و بر چرخیدن و در جستجوی چیزی بودن.
sct
واژه ای که در یک زمینه خاص مانند مهندسی به کار می‌رود.
sctd
نوعی اصطلاح یا اختصار خاص که در زمینه های ویژه استفاده می‌شود.
scuddaler
کسی که با سرعت و چابکی از میان موانع عبور می‌کند.
scuddawn
سکوداون به معنی آغاز یک روز یا صبح به همراه جوی تازه و سرد است.
scudder
اسکود به معنی حرکتی سریع و ناگهانی، غالباً در رابطه با آب است.
scuddick
اسکودیک به اشیاء کوچک که غالباً برای بازی استفاده می‌شود، اطلاق می‌شود.
scuddle
اسکودل به معنای حرکت سریع و بی‌نظم به دلیل ترس یا اضطراب است.
scudler
اسکودلر به شخصی اشاره دارد که به شکلی تماشایی و جذاب حرکت می‌کند.
scuffer
اسکافر به معنای نشستن و استراحت کردن در یک مکان راحت است.
scuffy
اسکفی، به معنی کثیف و فرسوده در ظاهر، معمولاً به اشیاء یا لباس‌ها اطلاق می‌شود.
scuffler
سکفلر، فردی که پاهایش را می‌کشد و به آرامی حرکت می‌کند.
scufflers
جمع سکفلر، به گروهی از افرادی اطلاق می‌شود که اینگونه راه می‌روند.