shockedness
شوک‌زدگی، حالتی است که فرد به علت یک اتفاق ناگهانی دچار احساس غافلگیری شدید می‌شود.
shockhead
شوک‌هد، به معنای سر یا بخشی از یک جسم که در برابر شوک یا ضربه حساس است.
shockheadedness
ویژگی یا حالت شوک‌هد، به معنای داشتن مویی تند و متمایز.
shockingness
کیفیت یا حالت شوک‌آور بودن، به معنای ایجاد احساس حیرت یا ناراحتی.
shocklike
شوک‌مانند، به معنای شبیه به شوک یا دارای ویژگ‌های شوکی.
shockstall
سیستمی که به منظور کاهش شوک یا جلوگیری از توقف ناگهانی استفاده می‌شود.
shodden
شادده، به معنی پوشیده بودن و معمولاً به کفش‌ها اشاره دارد.
shoddydom
شادی‌زیستی به معنای کیفیت پایین در محصولات یا کارها که معمولاً به دلیل عدم توجه به جزئیات و استفاده از مواد بی‌کیفیت ایجاد می‌شود.
shoddied
به معنای انجام کاری به شکل بی‌کیفیت و بدون دقت.
shoddying
فرایند انجام کار به صورت بی‌کیفیت و غیرحرفه‌ای.
shoddyism
مکتب یا فلسفه‌ای که بر اساس تولید و مصرف ویژگی‌های بی‌کیفیت پایه‌گذاری شده است.
shoddyite
فردی که نسبت به روند شادیدیزی اعتراض داشته و به دنبال بهبود کیفیت است.
shoddily
به طور بی‌کیفیت و با بی‌دقتی انجام دادن کاری.
shoddylike
به طور کلی به ویژگی‌ها یا کیفیت‌های پَست یا نامرغوب اشاره دارد.
shoddiness
وضعیتی که در آن کیفیت، استانداردها یا اجرای کار ناچیز و پَست باشد.
shoddyward
به منطقه یا محله‌ای اشاره دارد که دارای شرایط یا محیطی بی‌کیفیت است.
shoddywards
مناطق مضاعف که وضعیت نامطلوب دارند.
shode
به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی خراب شده یا کیفیتش پایین آمده است.
shoder
شخصی که در حوزه‌ای از کار، به‌ویژه در زمینه کیفیت، ناتوان یا بی‌کیفیت به شمار می‌رود.
shoebinder
شو، بند، شخصی که در ساخت و تعمیر کفش تخصص دارد. معمولاً شامل کار با چرم و سایر مواد مرتبط می‌شود.
shoebindery
کارگاه یا مکانی که در آن کفش‌ها ساخته یا تعمیر می‌شوند.
shoebinding
فرایند و هنر دوخت و تعمیر کفش به طوری که آنها راحت و بادوام باشند.
shoebird
نوعی پرنده بزرگ که به خاطر منقار خاص و طراحی منحصر به فردش شناخته می‌شود.
shoeboy
پسر یا جوانی که کفش‌ها را تمیز و واکس می‌زند و معمولاً در مکان‌هایی مانند بازار کار می‌کند.
shoebrush
ابزاری برای تمیز کردن و نگهداری از کفش‌ها که معمولاً دارای موهای نرم است.
shoecraft
کفش‌سازی، هنر یا مهارت ساخت کفش‌ها و تعمیر آن‌ها.
shoed
کفش‌گذاری، عملی که در آن کفش یا نعل روی سم حیوانات قرار داده می‌شود.
shoeflower
گل کفش، نوعی گیاه زینتی با گل‌های مشابه به کفش.
shoeingsmith
کفش‌ساز، فردی که تخصص در ساخت نعل‌های اسب و کفش‌های حیوانات دارد.
shoeless
بدون کفش، به وضعیتی اشاره دارد که در آن کسی یا چیزی کفش ندارد.
shoemake
کفش‌سازی، عمل یا حرفه ساخت کفش‌ها.
shoemaking
کفش‌سازی به فرایند طراحی و تولید کفش اشاره دارد که شامل انتخاب مواد، برش، دوخت و مونتاژ اجزا می‌باشد.
shoeman
کفاش به شخصی اطلاق می‌شود که به فروش یا تعمیر کفش‌ها می‌پردازد.
shoemold
قالب کفش، ابزاری است که به شکل‌دهی و تناسب کفش در مراحل ساخت کمک می‌کند.
shoer
کفاش به فردی اطلاق می‌شود که کفش‌ها را تعمیر می‌کند.
shoers
کفاشان به گروهی از اشخاص اطلاق می‌شود که در تعمیر و ساخت کفش تخصص دارند.
shoescraper
پا ساب ابزاری است که برای حذف کثیفی و خاک از روی کفش‌ها به کار می‌رود.
shoeshop
مغازه‌ای که در آن انواع کفش‌ها فروخته می‌شود.
shoesmith
شخصی که متخصص در ساخت و تعمیر کفش است.
shoetree
ابزاری برای حفظ شکل کفش‌ها و جلوگیری از خراب شدن آن‌ها.