sordellina
سوردلینا یک اصطلاح تخصصی در معدنجوئی است که به نوع خاصی از مواد معدنی اشاره دارد.
sordello
سوردلو یک شاعر مشهور در قرون وسطی است که بر ادبیات ایتالیا تأثیر گذاشت.
sordes
سوردس به معنای کثافت و آلودگی است که معمولاً در زمینه‌های بهداشت و پاکیزگی استفاده می‌شود.
sordidity
سوردیدیتی به معنای کثافت و آلودگی در فضاهای شهری و تأثیرات منفی آن بر زندگی انسان‌هاست.
sordidly
سوردیدلی به معنای زندگی و رفتار به طور غیرمنظم و کثیف است.
sordidness
زشت‌کاری، وضعیت یا ویژگی‌ای که نشان‌دهنده بدی، نفرت یا غیر اخلاقی بودن است.
sordine
سوردین، وسیله‌ای برای کاهش صدا یا تغییر تن صدا در سازهای موسیقی.
sordines
سوردین‌ها، جمع کلمه سوردین، وسیله‌های کاهش صدا برای سازهای موسیقی.
sordo
سوردو، اصطلاحی که به هنرمندانی که از صدا یا زبان استفاده نمی‌کنند، اطلاق می‌شود.
soreddia
سوردیا، ساختارهای ریز و حاوی اسپرم در برخی از گیاهان و خزه‌ها.
soredia
سوردیا، گروه‌های میکروسکوپی از سلول‌ها که به تشکیل کلونی‌های جدید در خزه‌ها کمک می‌کنند.
soredial
سوردیال، ساختاری در گیاهان و قارچ‌ها که به تولید مثل و پراکندگی کمک می‌کند.
sorediate
سوردیاته، به فرم‌های گیاهان و قارچ‌ها اطلاق می‌شود که در آن‌ها تولیدمثل از طریق خوشه‌های کوچک انجام می‌شود.
sorediferous
سوردیفرس به گیاهانی اطلاق می‌شود که توانایی تولید سوردیا را دارند.
sorediform
سوردی‌فرم به ساختارهای گیاهی و قارچی اطلاق می‌شود که به تولیدمثل کمک می‌کنند.
soredioid
سوردیوئید به ساختارهایی اطلاق می‌شود که شباهت به مقیاس‌های کوچک دارند و در قارچ‌ها مشاهده می‌شود.
soredium
سوردیوم به ساختارهای کوچک تولیدمثلی در گیاهان و قارچ‌ها اطلاق می‌شود.
soree
احساس ناراحتی و درد در قسمت‌های مختلف بدن به دلیل فعالیت زیاد.
sorefalcon
پرنده‌ای از خانواده ی بازها که به خاطر آسیب فیزیکی قادر به پرواز و شکار است.
sorefoot
حالت عدم راحتی یا درد در پا به دلیل فعالیت بیش از حد.
sorehawk
پرنده‌ای شکاری که در اثر آسیب‌های فیزیکی به حالت ضعیف‌تری درآمده است.
soreheaded
احساس ناراحتی یا نارضایتی از وضعیت عاطفی، معمولاً به خاطر جر و بحث یا تنش.
soreheadedly
به شیوه‌ای که احساس ناراحتی یا نارضایتی را نمایش می‌دهد، به ویژه در گفتگو یا رفتار.
soreheadedness
حالت یا رفتار خشمگین و بدخلق، به‌ویژه وقتی که کسی احساس ناراحتی و رنجش می‌کند.
sorehearted
حالت یا احساس ناراحتی در قلب، عموماً به‌دلیل دلخوری یا غم.
sorehon
فردی که سخت و جدی است، معمولاً با هدف بهبود عملکرد دیگران.
sorema
حالت آزار و ناراحتی در بدن، بخصوص بعد از فعالیت بدنی زیاد.
sorenesses
حالت‌های مختلف آزار و ناراحتی، معمولاً در عضلات یا نقاط مختلف بدن.
sorex
جنی از پستانداران کوچک که غالباً در مناطق مرطوب و جنگلی زندگی می‌کنند.
sorghe
سورگه، نوعی گیاه غلات است که به عنوان غذای انسان و دانه‌خوراک دام استفاده می‌شود.
sorgho
سورگو، نوعی گیاه غلات است که به خاطر مقاومت به کمبود آب و غنی بودن دانه‌ها کاشته می‌شود.
sorghos
سورگوس، نوعی گیاه است که از دانه‌های آن برای تولید شربت شیرین و دسرها استفاده می‌شود.
sorgo
سورگو، نوعی گیاه غلات است که از آن برای تولید نوشیدنی‌های الکلی و همچنین به عنوان خوراک دام استفاده می‌شود.
sorgos
سورگوس‌ها، نوعی گیاه غلات هستند که به خاطر عملکرد بالا در تولید خوراک دام و بیومس شناخته می‌شوند.
sory
سوری، کلمه‌ای است که می‌تواند به معانی و کاربردهای مختلف اشاره کند.
soricid
سوریکید، خانواده‌ای از پستانداران کوچک که شامل موش‌های زنگی می‌شود و به خاطر دندان‌های نیش تیز خود شناخته می‌شوند.
soricidae
سوریکیده، خانواده‌ای از پستانداران که شامل جانداران کوچک و حشره‌خوار مانند موش‌های زنگی و جوندگان است.
soricident
سوریکیدنت به ویژگی‌های خاص یا نوعی از پستانداران منقرض‌شده اشاره دارد.
soricinae
سوریسین، زیرخانواده‌ای در خانواده سوریکیده که شامل تعدادی از گونه‌های شناخته‌شده موش زنگی است.
soricine
سوریسین به ویژگی‌های مرتبط با موش‌های زنگی اشاره دارد و معمولاً به موجودات مشابه آن اطلاق می‌شود.