soupon
سوپون، نوعی کد تخفیف یا کوپن که می‌تواند برای خرید غذا یا اجناس دیگر استفاده شود.
sourball
سوربال، نوعی آبنبات با طعمی ترش که معمولاً محبوب کودکان است.
sourballs
سوربال‌ها، نوعی آبنبات ترش که اغلب در مهمانی‌ها یا به عنوان خوراکی شیطنت‌آمیز مصرف می‌شوند.
sourbelly
سوربللی، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف درد و ناراحتی شکمی ناشی از مصرف خوراکی‌های ترش.
sourbellies
سوربللی‌ها، اصطلاحی برای توصیف دل‌درد و ناراحتی شکمی ناشی از مصرف زیاد خوراکی‌های ترش.
sourberry
توت ترش نوعی میوه با طعم ترش که معمولاً در جنگل‌ها و مناطق مرطوب می‌روید.
sourberries
توت‌های ترش، میوه‌های کوچک و ترش که معمولاً در خوشه‌ها روییده و برای تهیه مربا یا دسرها کاربرد دارند.
sourbread
نان ترش، نوعی نان که با خمیر ترش تهیه می‌شود و طعمی متمایز دارد.
sourbush
بوته ترش، گیاهی با طعم ترش که ممکن است به عنوان چاشنی در غذاها استفاده شود.
sourcake
کیک ترش، نوعی کیک که معمولاً با میوه‌های ترش ساخته می‌شود.
sourceful
منبع‌دار، توانایی یافتن منابع و راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل.
sourcefulness
منبع یابی، توانایی یافتن و استفاده از منابع مختلف برای حل مشکلات و ایجاد فرصت‌ها.
sourceless
بدون منبع، توصیفی برای اطلاعات یا گزارشی است که منبع موثقی برای آن ارائه نشده است.
sourcrout
ترشی، نوعی مخلوط کلم تخم‌گذار شده که در غذاهای مختلف استفاده می‌شود.
sourd
ترش، اشاره به طعمی دارد که معمولاً در میوه‌ها و غذاهای خاص حس می‌شود.
sourdeline
سورداپلین، نوعی سبک یا نقاشی مشخص که به خاطر رنگ‌ها و طراحی‌های منحصر به فردش شناخته می‌شود.
sourdine
سوردین، نوعی پارچه یا لباس که به خاطر ویژگی‌های خاصش معروف است.
sourdines
سردین، نوعی ماهی کوچک و روغنی که عمدتاً در قوطی‌های کنسروی به فروش می‌رسد و در غذاهای مختلف به کار می‌رود.
sourdock
سوردوک، نوعی گیاه خوراکی با طعمی تند که معمولاً در تهیه سالاد یا غذاهای دیگر به کار می‌رود.
sourdook
سوردوک، نوعی گیاه با طعم خاص که در غذاهای مختلف برای افزایش طعم به کار می‌رود.
sourdre
سوردره، نوعی ماده‌ای که به ندرت در آشپزی مدرن به کار می‌رود.
souredness
ترشی، حالتی که هنگام خراب شدن یا تخمیر مواد غذایی ایجاد می‌شود.
souren
سورِن، اصطلاحی نادر که ممکن است به روش‌های خاص آشپزی اشاره داشته باشد.
sourhearted
دل‌گرفته، کسی که احساس ناراحتی و ناامیدی دارد.
soury
ترش، طعمی که باعث تلخی یا ناخوشایندی می‌شود.
sourish
کمی ترش، طعم یا بو که زیاد قوی نیست.
sourishly
به شکلی ترش، بیان یا عمل با حس ناامیدی یا تلخی.
sourishness
حالت ترش، کیفیتی که به طعم یا بو حسی ترش می‌دهد.
sourjack
توت سورجک، نوعی میوه که طعمی ترش دارد.
sourly
به طرز تلخی یا بدخلقانه، به رفتار یا گفتاری اشاره دارد که از نارضایتی یا بی‌حوصلگی نشأت می‌گیرد.
sourling
میوه‌ای با مزهٔ ترش که معمولاً در شرایط خاص رشد می‌کند، به طور خاص به ترشی و تلخی اشاره دارد.
sourness
حالت یا کیفیت ترش بودن، که عموماً در طعم‌ها و مزه‌ها دیده می‌شود.
sournesses
جمع حالت یا کیفیت ترش بودن در طعم‌ها و مزه‌ها.
sourock
نوعی گیاه یا ادویه که معمولاً به عنوان طعم‌دهنده در غذاهای مختلف استفاده می‌شود.
sourpussed
به فردی اشاره دارد که همیشه در حال ناراحتی یا بدخلقی است.
sourtop
سور تاپ، گیاهی با طعم ترش که معمولاً در سالاد یا به عنوان چاشنی غذا استفاده می‌شود.
sourweed
سور وید، گیاهی که معمولاً در مناطق مرطوب رشد می‌کند و ممکن است به عنوان علف هرز تلقی شود.
sousaphonist
سوسافونیست، نوازنده‌ای که ساز سوسافون را می‌نوازد و معمولاً در گروه‌های موزیک نظامی فعالیت می‌کند.
souser
سورسر، شخصی که به اطلاعات محلی و تجربیات پیرامون آن آگاهی دارد و می‌تواند مشاوره‌های مفیدی ارائه دهد.
sousewife
سوس وایف، زنی که به تهیه غذاهای سنتی و نگهداری از رسپی‌های خانوادگی می‌پردازد.