معنی فارسی sourbelly
B1سوربللی، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف درد و ناراحتی شکمی ناشی از مصرف خوراکیهای ترش.
An informal term used to describe stomach discomfort resulting from eating sour foods.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از خوردن بیش از حد آبنباتهای ترش، از داشتن دل درد شکایت کرد.
مثال:
After eating too many sour candies, he complained of a sourbelly.
معنی(example):
دل درد ناشی از خوردن خوراکیهای ترش میتواند عارضهای ناخوشایند باشد.
مثال:
A sourbelly can be an unpleasant side effect of indulging in sour treats.
معنی فارسی کلمه sourbelly
:
سوربللی، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف درد و ناراحتی شکمی ناشی از مصرف خوراکیهای ترش.