معنی فارسی sourball

B1

سوربال، نوعی آبنبات با طعمی ترش که معمولاً محبوب کودکان است.

A type of candy that has a sour flavor, often enjoyed by children.

example
معنی(example):

او وقتی آبنبات لیمویی را چشید، چهره‌ای ترش مانند ساخت.

مثال:

He made a sourball face when he tasted the lemon candy.

معنی(example):

سوربال یکی از شیرینی‌های محبوب در میان بچه‌ها است که طعم‌های تند را دوست دارند.

مثال:

The sourball is a popular treat among kids who love tangy flavors.

معنی فارسی کلمه sourball

: معنی sourball به فارسی

سوربال، نوعی آبنبات با طعمی ترش که معمولاً محبوب کودکان است.