spheroidism
سفروئیدیسم، نوعی شکل هندسی که شبیه به کره است و ویژگیهای آن را مطالعه میکند.
spheroidity
سفروئیدیتی، ویژگی شبیه به یک کره بودن که در اشیاء و اشکال هندسی بررسی میشود.
spheroidize
سفروئید کردن، فرآیند تبدیل یک شکل به شکل گرد یا کروی است.
spherome
سفروما، نمایشی هندسی از یک کره که شامل نقاط و ابعاد آن است.
spheromere
سفرومر، واحدی برای توصیف ابعاد و ویژگیهای ساختارهای گرد.
spherometer
سفروومتر، ابزاری برای اندازهگیری انحنا و ویژگیهای سطحی اشکال کروی.
spheroquartic
شکل هندسی که دارای ویژگیهای خاصی در چهارچوب اشکال کروی است و به نوعی از فرمهای پیچیده در ریاضیات اشاره دارد.
spherosome
جزء سلولی که به ذخیره و متابولیزه کردن چربیها در سلولهای گیاهی کمک میکند.
spherula
یک شکل کوچک و گرد که معمولاً در رسوبات ایجاد میشود و میتواند نشانهای از شرایط محیطی باشد.
spherular
شکلی که خاصیت گردی را نشان میدهد و معمولاً در ساختارهای طبیعی یا بیولوژیکی وجود دارد.
spherulate
به شکلهای گرد و کوچک اشاره دارد که معمولاً در سلولها یا ساختارهای میکروسکوپی مشاهده میشوند.
spherulitic
بافتی که در سنگها وجود دارد و به سبب فعالیتهای آتشفشانی و تشکیل بلورها بهوجود میآید.
spherulitize
به وجود آمدن شکلهای کروی از مواد معدنی یا شیشه در فرآیندهای خاص.
spheterize
تبدیل کردن یا تغییر شکل دادن به مواد یا دادهها برای مقاصد خاص.
sphex
جنس خاصی از زنبورهای شکارچی که به استراتژیهای خاص خود شناخته میشود.
sphexide
زیرخانوادهای از زنبورها که به طور خاص در رفتار و ویژگیها متمایز میشوند.
sphygmia
شرایط خاصی که به نوعی از نبض و ضربان قلب اشاره دارد.
sphygmic
مربوط به نبض و فشار خون و ویژگیهای فیزیولوژیکی آن.
sphygmochronograph
سفیگوکرونوگراف ابزاری است برای اندازهگیری زمان دقیق بین ضربانهای قلب.
sphygmodic
سفیگمودیک به ویژگیهای خاص ضربان قلب و نبض اشاره دارد.
sphygmogram
سفیگموگرام تصویری است که به نمایش ضربان قلب و ویژگیهای آن میپردازد.
sphygmography
سفیگموگرافی فرآیند ثبت و تحلیل نبض و ویژگیهای آن است.
sphygmographic
سفیگموگرافیک به ویژگیهای مربوط به ثبت و تحلیل نبض اشاره دارد.
sphygmographies
سفیگموگرافیها به مجموعهای از ثبتهای نبض و ویژگیهای آن گفته میشود.
sphygmoid
بافت اسپگمویید به نوعی بافت نرم و انعطافپذیر اطلاق میشود.
sphygmology
اسپگمولوژی به علم مطالعه نبض و ویژگیهای آن گفته میشود.
sphygmomanometric
کلمه اسپگمومانومتریک به توصیف شیوه اندازهگیری فشار خون اشاره دارد.
sphygmometer
اسپگمومتر به ابزاری گفته میشود که برای اندازهگیری فشار خون استفاده میشود.
sphygmometric
سنجش فشار خون توسط یک دستگاه خاص، معمولاً به صورت عددی ارائه میشود.
sphygmophone
دستگاهی برای شنیدن صداهای مرتبط با خون و نبض در بدن.
sphygmophonic
مربوط به صداها و فرکانسهای نوری به کار رفته در معاینات پزشکی.
sphygmoscope
دستگاهی که به مشاهده و تجزیه و تحلیل جریان خون در بدن کمک میکند.
sphygmus
صدایی که بر اثر ضربان قلب و خون در رگها ایجاد میشود.
sphygmuses
جمع سفیمگموسها که به صدای ضربان قلب اشاره دارد.
sphincteral
نسبت به اسفنکتر یا مربوط به آن، که به عنوان حفرههای عضلانی در بدن عمل میکنند.
sphincterate
عملی که در آن اسفنکتر بافت خاصی در بدن هدف قرار میگیرد.