talalgia
دردی که در منطقه خاصی از پا به وجود می‌آید و می‌تواند ناشی از مسائل مختلفی باشد.
talamanca
منطقه‌ای در کوستاریکا که سرشار از تنوع زیستی و مناظر طبیعی است.
talamancan
فرهنگی که به مردم بومی تالامانکا نسبت داده می‌شود.
talanton
واحدی از وزن که در زمان‌های قدیم به کار می‌رفت.
talao
ساختار اجتماعی که در برخی فرهنگ‌های بومی آمریکای جنوبی مشاهده می‌شود.
talar
استخوانی در مچ پا که نقش مهمی در حرکات آن دارد.
talari
تلاڑی، ساختاری معلق یا آویزان که بیشتر در معماری و هنر استفاده می‌شود.
talaric
تلاڑیک به الگوها یا طرح‌هایی اطلاق می‌شود که به لحاظ زیبایی‌شناختی پر زرق و برق هستند.
talars
تلا رس به اشیاء یا سازه‌های با دقت و زیبایی ساخته شده اطلاق می‌شود.
talbotype
تالبوتای به یک روش خاص در چاپ و طراحی اطلاق می‌شود.
talbotypist
تالبوتیست به شخصی اطلاق می‌شود که در زمینه طراحی و چاپ ویژه تخصص دارد.
talcer
تالمسر به شخصی اشاره دارد که در زمینه خاصی از هنر یا صنعت مهارت دارد.
talcher
تالچر، منطقه‌ای در هند که به خاطر منابع زغال‌سنگ خود مشهور است.
talck
تالک، واژه‌ای خیالی که به معنای سخن گفتن فریبنده به کار می‌رود.
talcked
تکلم کردن، به معنای صحبت کردن و بیان نظر یا ایده.
talcky
تالکی، صفتی که به شخصی اطلاق می‌شود که صحبت کردن و گفتمان را دوست دارد.
talcking
تکلم، اشاره به عمل صحبت کردن یا برقراری ارتباط.
talclike
مانند تالک، به بافت یا خصوصیت نرم و پودری اشاره دارد.
talcochlorite
تالکولوریت، یک کانی معدنی است که حاوی ترکیبات خاصی می‌باشد و معمولا در سنگ‌های دگرگونی مشاهده می‌شود.
talcoid
تالکویید به مجموعه‌ای از کانی‌ها اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های مشابه با تالک هستند.
talcomicaceous
تالکومیکاسئوس به نوعی از سنگ‌ها اطلاق می‌شود که حاوی مقادیر زیادی تالک هستند.
talcous
تالکوس به ویژگی‌های کانی‌ها یا مواد اطلاق می‌شود که شامل تالک یا شباهت‌های آن است.
tald
تالد، به یک نوع فرمیشن زمین‌شناسی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاص خود را دارد.
talebearing
تالک‌دار به معادنی اطلاق می‌شود که درون آن‌ها تالک یا مواد مرتبط وجود دارد.
talebook
کتاب داستان، کتابی که شامل قصه‌ها و افسانه‌ها است.
talecarrier
قصه‌گو، شخصی که داستان‌ها و افسانه‌ها را نقل می‌کند.
talecarrying
قصه‌گویی، فعالیت یا عمل نقل داستان‌ها و افسانه‌ها.
taled
داستان گفتن، به معنای بیان یک داستان یا داستان‌ها است.
taleful
داستان‌گونه، به معنای پر از داستان و افسانه.
talegalla
داستان‌گالا، یک رویداد فرهنگی که در آن داستان‌ها و افسانه‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود.
talegallinae
تالیگالینا یک نوع پرنده است که معمولاً به عنوان یک زیرخانواده در تیره مرغ‌ها شناخته می‌شود.
talegallus
تالیگالوس یک جنس از پرندگان است که به خاطر ویژگی‌های ظاهری خاص خود شناخته می‌شود.
taleysim
تالیسم به یک رویکرد خاص در هنر و ادبیات اشاره دارد که بر ویژگی‌های خاص تمرکز دارد.
talemaster
تالی‌ماسٹر به کسی اطلاق می‌شود که در هنر قصه‌گویی بسیار ماهر است.
talemonger
تالی‌مونگر به کسی گفته می‌شود که به قصه‌گویی و به اشتراک‌گذاری داستان‌های جالب می‌پردازد.
talemongering
تالی‌مونگری به عمل گفتن و به اشتراک‌گذاری داستان‌ها و روایت‌ها اطلاق می‌شود.
talenter
استعداد، قابلیت یا توانایی طبیعی در انجام یک کار خاص.
talenting
فرآیند جذب یا شناسایی افراد با استعداد برای یک شغل یا موقعیت خاص.
talepyet
درخواست یا تقاضای رسمی برای یک چیز خاص.
taler
قصه‌گو، کسی که داستان‌ها را روایت می‌کند.