معنی فارسی tald

B1

تالد، به یک نوع فرمیشن زمین‌شناسی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاص خود را دارد.

A geological term used to describe a specific type of formation in a particular area.

example
معنی(example):

اصطلاح 'تالد' به یک فرمیشن زمین‌شناسی خاص اشاره دارد.

مثال:

The term 'tald' refers to a specific geological formation.

معنی(example):

در این منطقه، فرمیشن‌های تالدی برای بوم‌سازگان محلی ضروری هستند.

مثال:

In the region, the tald formations are essential for local ecology.

معنی فارسی کلمه tald

: معنی tald به فارسی

تالد، به یک نوع فرمیشن زمین‌شناسی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاص خود را دارد.