معنی فارسی talcous

B1

تالکوس به ویژگی‌های کانی‌ها یا مواد اطلاق می‌شود که شامل تالک یا شباهت‌های آن است.

Referring to materials that have characteristics similar to talc.

example
معنی(example):

نسج تالکوس خاک رس باعث می‌شود تا به راحتی قالب‌گیری شود.

مثال:

The talcous texture of the clay makes it easy to mold.

معنی(example):

معدن‌های تالکوس اغلب در کاربردهای صنعتی مختلف استفاده می‌شوند.

مثال:

Talcous minerals are often used in various industrial applications.

معنی فارسی کلمه talcous

: معنی talcous به فارسی

تالکوس به ویژگی‌های کانی‌ها یا مواد اطلاق می‌شود که شامل تالک یا شباهت‌های آن است.