timable
قابلیت تنظیم زمان برای یک فعالیت یا پروژه.
timaeus
شخصیت مطرح شده توسط افلاطون که به فلسفه و طبیعت جهان اشاره دارد.
timalia
نامی با ریشه تاریخی که ممکن است در متون مختلف استعمال شود.
timaliidae
تیمالییده، خانوادهای از پرندگان است که شامل بابلیها میشود و در مناطق جنگلی و کارشناسی زیستگاه دارند.
timaliinae
تیمالیینه، زیرخانوادهای از تیمالییده است که شامل گونههای مختلفی از بابلیها میشود.
timaliine
تیمالیین به گروهی از پرندگان خانواده تیمالییده اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی در آوازخوانی دارند.
timaline
تیمالین یک اصطلاح در پرندهشناسی است که به گروههای خاصی از پرندگان اشاره دارد.
timani
تیمانی به گونههایی از خانواده تیمالییده اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی دارند.
timar
تیمار به معنای گیاهان یا محصولات خاصی است که در کشاورزی و فرهنگهای محلی به کار میروند.
timarau
تیماراو نوعی پستاندار آبزی است که عمدتاً در نواحی مختلف دنیا زندگی میکند.
timaraus
تیماراوها همانند پستانداران آبزی، در گروههای مختلفی زندگی میکنند و ویژگیهای خاص خود را دارند.
timariot
تیماریوت به نژادی از حیوانات (معمولاً پستانداران) اطلاق میشود که ویژگیهای متمایز و کارآیی بالا دارند.
timarri
تیماری نوعی شیء یا سطح است که در سنتها و آداب و رسوم خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
timaua
تیموا نام یک موجود است که به خاطر زیبایی و رنگهای مختلفش معروف است.
timawa
تیموا به عنوان یک نماد یا موجود در جشنها و رویدادها مورد توجه قرار میگیرد.
timazite
تیمزیت یک ماده معدنی کمیاب است که معمولاً در حالتهای خاص زمینشناسی یافت میشود و مورد مطالعه در علوم زمینشناسی و معدنی است.
tymbalon
تیمبالون یک وسیله موسیقی است که صداهای منحصر به فردی تولید میکند و در اجراهای موسیقی مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
timbang
تیمبانگ به عمل وزن کردن اجسام به وسیله ابزارهای خاص اطلاق میشود.
timbe
تیمب کردن به معنی برش یا آمادهسازی چوبها برای استفاده است.
timberdoodle
تیمبرودل یک نوع پرنده است که به خاطر رفتارهای جفتگیری خاص و زیستگاههایش مورد توجه طبیعتدوستان قرار دارد.
timberer
تیمبرر به کسی اطلاق میشود که در صنعت چوب و مدیریت جنگل فعالیت کرده و در حفظ منابع طبیعی تلاش میکند.
timberhead
سرچوب به قطعهای از چوب اشاره دارد که معمولاً به عنوان پایه یا تکیهگاه در ساخت و سازها استفاده میشود.
timbery
چوبی به محلی اطلاق میشود که درختان زیادی در آن وجود دارد.
timberjack
چوببر به فردی گفته میشود که درختان را قطع و آنها را به چوب تبدیل میکند.
timberless
بدون چوب به منطقهای اطلاق میشود که درختان آن قطع یا از بین رفتهاند.
timberlike
شبیه چوب به موادی اطلاق میشود که ظاهری شبیه به چوب دارند اما ممکن است از مواد دیگری ساخته شده باشند.
timberling
چوبکود به نهال یا درختچهای اشاره دارد که به تازگی رشد کرده است.
timbern
چوب یا جنگل به طور کلی، معمولاً اشاره به مواد طبیعی جنگلی دارد.
timbersome
مشکلساز، اشاره به چیزی که دردسر و چالش ایجاد میکند.
timbertuned
تنظیم شده به گونهای که از چوب استفاده شود.
timberwood
چوب جنگل، چوب از درختان جنگلی که معمولاً در ساخت و ساز و مبلمان استفاده میشود.
timberwork
کار چوبی، هنر و فرآیند ساخت و استفاده از چوب در پروژههای ساختمانی.
timberwright
تعمیرکار چوبی، کسی که با چوب کار میکند و سازههایی از چوب ایجاد میکند.
timbestere
تیمبستر، وسیلهای برای حمل بار که در گذشته به کار میرفت.
timbira
تیمبیرا، نوعی درخت که در جنگلهای استوایی رشد میکند.
timbo
تیمبو، نوعی ساز ضربی که در موسیقی سنتی استفاده میشود.
timbreled
تیمبرید شده، به معنای افزودن بافت یا کیفیت خاص به یک اثر هنری یا صدا.
timbreler
تیمبریلر، فردی که بر کیفیت صوتی و بافت صدا در موسیقی تأثیر میگذارد.
timbrelled
عمل طبل زدن و رقصیدن با طبل را توصیف میکند.