manicured
مانیکور شده، به معنای مرتب و آراسته کردن چیزی، به خصوص چمن یا باغ.
manicure set
ست مانیکور، مجموعه‌ای از ابزارها برای مراقبت و زیباسازی ناخن‌ها.
manicurist
مانیکوریست، شخصی که خدمات مانیکور را ارائه می‌دهد.
manifestation
تجلی به معنای بیان یا بروز یک چیز که ظاهری مادی یا ملموس پیدا کرده است.
manifest destiny
سرنوشت مشهود به ایده‌ای در تاریخ آمریکا گفته می‌شود که بر اساس آن، آمریکایی‌ها بر اساس اعتقاد به حق مسلم خود، باید از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام گسترش یابند.
manifestly
به وضوح، به طور آشکار، به شکلی که قابل مشاهده و درک است.
manifesto
مانیفست، بیانیه‌ای که عموماً برای بیان اصول یا اهداف یک جنبش یا سازمان نوشته می‌شود.
manifold
متعدد، متنوع، دارای جنبه‌های مختلف.
manikin
مانی کن، مجسمه‌ای است که برای نشان دادن لباس یا آموزش استفاده می‌شود.
manila
منila، پایتخت کشور فیلیپین و یکی از شهرهای مهم جنوب شرقی آسیا است.
manilla
پاکت بین‌المللی که از کاغذی قوی و مقاوم ساخته شده است.
manille
حلقه‌ای که معمولاً در بازی‌های مختلف برای اتصال یا نگه‌داشتن استفاده می‌شود.
manioc
گیاهی که از آن نشاسته و آرد تهیه می‌شود و معمولاً در مناطق گرمسیری رشد می‌کند.
mani-pedi
خدمات زیبایی برای دست‌ها و پاها که شامل مانیکور و پدیکور می‌شود.
maniple
پوشش کلیسایی که معمولاً به عنوان یک نماد در مراسم مذهبی استفاده می‌شود.
manipulability
قابلیت دستکاری به معنی امکان تغییر یا تأثیر بر چیزی به‌صورت راحت و آسان است.
manipulation
دستکاری به معنای تغییر یا تغییر عمدی چیزی به شیوه‌ای خاص است.
manipulative
دستکاری‌کننده به معنای داشتن ویژگی هایی است که در تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران برای دستیابی به هدف خود است.
manipulator
دستکاری‌کننده به کسی گفته می‌شود که به‌طوری ماهرانه یا غیرصادقانه بر دیگران تأثیر می‌گذارد.
manipuri
منحی‌پوری به رقصی اشاره دارد که از ایالت مانیپور هند سرچشمه می‌گیرد و به خاطر زیبایی و ظرافتش شناخته شده است.
manit.
منیت. اصطلاحی است که به یک ابزار خاص در بازاریابی اشاره دارد.
manitoban
منیتوبان به شخصی اشاره دارد که زاده یا ساکن استان منیتوبا در کانادا است.
manitou
مانیتو به معنای روح یا نیروی معنوی در برخی از فرهنگ‌های بومی آمریکایی است.
mankini
مانکینی نوعی لباس شنا است که به شکل خاصی طراحی شده و معمولاً برای تفریح و شوخی به‌کار می‌رود.
manky
مانکی به معنای کثیف یا ناپسند است و معمولاً برای توصیف شرایط غیر بهداشتی به کار می‌رود.
manlike
مردانه، شبیه به مرد، به ویژگی‌ها یا رفتارهای معمول مردان اشاره دارد.
manliness
مردانگی، ویژگی‌ها و رفتارهای مرتبط با مردان، شامل شجاعت و قدرت.
man-made
ساخته‌ی دست بشر، به اشیاء یا مکان‌هایی اشاره دارد که توسط انسان ساخته شده‌اند.
manna
مَنّا، غذایی است که در متن‌های مذهبی به عنوان غذایی معجزه‌آسا اشاره شده است.
manna ash
درخت مَنّا اَش، درختی از خانواده زیتونیان که به خاطر چوب و زیبایی برگ‌ها شناخته شده است.
manned
مأموریت یا فعالیتی که نیاز به انسانی برای کنترل یا انجام آن دارد.
mannequin
مجسمه‌ای که برای نمایش لباس استفاده می‌شود.
mannered
دارای آداب و اصول اجتماعی، با تربیت.
mannerism
عادات یا حرکات خاصی که به صورت غیر ارادی انجام می‌شود.
mannerly
دلالت بر رفتار خوب و با آداب.
mannie
مَنی، نامی است که به طور کلی برای مردان استفاده می‌شود و ممکن است به عنوان نام شخصی یا لقب مورد استفاده قرار گیرد.
mannikin
مانکن، مجسمه یا مدل انسانی است که معمولاً برای نمایش لباس یا نشان دادن فرم بدن استفاده می‌شود.
manning levels
سطح‌های نیروی کار به معنای تعداد و نوع پرسنل مورد نیاز برای عملیات یک محیط کاری یا وسیله‌ای مانند کشتی است.
mannish
مردانه، به سبکی اطلاق می‌شود که ویژگی‌ها و خصوصیات مردانه را نشان می‌دهد و معمولاً به لباس یا رفتار مربوط می‌شود.
mannitol
منیتول، نوعی الکل قند است که به عنوان شیرین‌کننده کم کالری و همچنین در پزشکی به عنوان دارویی برای درمان برخی بیماری‌ها استفاده می‌شود.
mannose
منوز، نوعی قند ساده است که در منابع گیاهی وجود دارد و به عنوان یک مکمل غذایی برای درمان برخی شرایط بهداشتی استفاده می‌شود.
mano a mano
به معنای رو در رو یا در مواجهه مستقیم با فردی دیگر، به ویژه در رقابت یا نزاع.
mano-a-mano
اصطلاحی برای توصیف شرایطی که در آن دو فرد به طور مستقیم و رو در رو با یکدیگر رقابت یا بحث می‌کنند.
manoeuvrable
قابل مانور، به معنای توانایی یک شیء برای چرخش یا تغییر جهت به راحتی.
manoeuvre
عمل یا حرکت حساب‌شده، به ویژه در نظامیگری یا رقابت‌هایی که نیاز به توانایی فکری دارند.
man of action
مرد عمل به کسی اطلاق می‌شود که به جای صرفاً صحبت کردن، عمل را در اولویت قرار می‌دهد.
man of colour
مرد رنگین‌پوست به مردانی اطلاق می‌شود که از نظر نژادی یا قومی به گروه‌های غیرسفیدپوست تعلق دارند.
man of god
مرد خدا، فردی است که به خدمت به امور دینی و معنوی پرداخته و زندگی خود را بر اساس تعالیم مذهبی شکل می‌دهد.
man of honour
مرد با افتخار به فردی اطلاق می‌شود که در رفتار و کردار خود اصول اخلاقی و راستگویی را رعایت می‌کند.
man of letters
مرد ادبی به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه ادبیات، شعر یا نوشتارهای فرهنگی دانش و تسلط دارد.