شکاف‌کننده قالب، اصطلاحی برای اشاره به چیزی یا کسی است که قواعد یا سنت‌ها را می‌شکند و راهی نوآورانه ارائه می‌دهد.

شکاف‌کننده قالب، به روش‌ها یا فرآیندهایی اشاره دارد که به صورت بنیادی شیوه‌های معمول را تغییر می‌دهند.

شکل داده شده، به حالتی اشاره دارد که یک ماده از طریق فشار یا حرارت به شکل خاصی درآمده است.

شکل‌دهنده، شخصی که مواد را به اشکال مختلف تبدیل می‌کند.

در حال پوسیدن، به بهبود تدریجی و متلاشی شدن یا خرابی اشاره دارد.

قالب‌سازی، به نوار یا لبه‌هایی اشاره دارد که برای تزئین و پنهان کردن شکاف‌ها استفاده می‌شود.

موجود خیالی که در داستان‌های فانتزی وجود دارد و معمولاً به عنوان یک موجود ترسناک توصیف می‌شود.

کپک زده و غیر قابل مصرف، عموماً به ماده غذایی که تحت تأثیر رشد قارچ قرار گرفته است.

شامل صدف (ماهی) پخته شده در سس سفید با پیاز، سیر و گوجه‌فرنگی از غذاهای مشهور فرانسوی.

ابزار آشپزی که معمولاً برای ریز ریز کردن مواد غذایی مانند سبزیجات استفاده می‌شود.

آسیاب، مکان یا دستگاهی برای آسیاب کردن گندم یا دیگر دانه‌ها.

روند از دست دادن یا تغییر پوشش، مانند پر، پوست یا مو در موجودات زنده.

مولوی، عنوانی برای فردی که در علوم دینی تربیت شده و معمولاً به تدریس و اقامه نماز مشغول است.

تپه، برآمدگی زمین که به‌طور طبیعی یا مصنوعی ایجاد شده است.

سازنده تپه، هر یک از افرادی که در دوران باستان تپه‌های خاکی بزرگ را ساختند.

سازنده تپه، فردی که در ساخت و مطالعه تپه‌ها و سازه‌های خاکی تخصص دارد.

چشمه تپه‌ای، چشمه‌ای که به‌طور طبیعی از یک تپه یا برآمدگی در زمین خارج می‌شود.

درخت مویه کوهی، درختی است که میوه‌های قرمز و زیبا دارد و در مناطق کوهستانی رشد می‌کند.

مویه کوهی، گیاهی است که در ارتفاعات و مناطق سخت رشد می‌کند و دارای گل‌های زرد و سفیدی است.

موش‌خرما کوهی، پستانداری است که در مناطق کوهستانی و جنگلی زندگی می‌کند.

دوچرخه کوهستانی، دوچرخه‌ای است که برای استفاده در مسیرهای ناهموار و کوهستانی طراحی شده است.

کوه‌سواری، ورزشی است که شامل استفاده از تخته‌سواری در مناطق کوهستانی می‌شود.

کوه‌سواری، ورزشی است که در آن یک تخته بزرگ بر روی سطوح ناهموار کوه‌ها استفاده می‌شود.

کوهنوردی، فعالیتی است که در آن افراد به ارتفاعات کوه‌ها صعود می‌کنند.

شیطان کوهی، نامی است که به نوعی موجود زنده داده می‌شود که در تاسمانیا زندگی می‌کند و ویژگی‌های خاصی دارد.

مونتین دیو، یک نوشیدنی غیرالکلی با طعم لیمو و نعناع است.

کوهنورد، شخصی است که کوه‌ها را به منظور ورزش یا علاقه شخصی صعود می‌کند.

کوهنوردی به معنای فعالیت صعود به کوه‌ها و استفاده از تکنیک‌های خاص می‌باشد.

کوه جاودان، نوعی کوه است که در طول زمان مقاومت و استقامت زیادی از خود نشان می‌دهد.

گوهر کوه، معدنی خاص و نادر که در مناطق کوهستانی یافت می‌شود.

بز کوهی، حیوانی است که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و توانایی بالایی در حرکت بر روی سطوح سخت دارد.

خرگوش کوهی، نوعی خرگوش است که در مناطقی با آب و هوای سرد زندگی می‌کند و برای محافظت از خود در برابر شکارچیان رنگ پوستش را تغییر می‌دهد.

قلب کوه، گیاهی است که به عنوان گیاه بومی در مناطق کوهستانی شناخته می‌شود و گل‌های زیبایی می‌دهد.

پلنگ کوهی، نوعی گربه‌سان است که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و به عنوان شکارچی بالاخره مسئولیت خود را انجام می‌دهد.

کوهستانی، مربوط به مناطق کوهستانی یا دارای کوه. این واژه معمولاً برای توصیف جغرافیا یا ویژگی‌های طبیعی استفاده می‌شود.

بره‌ کوهستانی، نوعی حیوان پستاندار بومی مناطق کوهستانی که دارای توانایی‌های خاص برای بقا در شرایط سخت است.

بیماری کوهستان، نوعی بیماری که ناشی از کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا است و ممکن است به سردرد، حالت تهوع و خستگی منجر شود.

دامنه کوه، بخشی از کوه که در نزدیکی پایه آن واقع شده و معمولاً دارای شیب است.

زمان کوهستان، یکی از مناطق زمانی در ایالات متحده که شامل بخش‌هایی از کوهستان را در بر می‌گیرد.

قله کوه، بالاترین نقطه یک کوه که معمولاً یک نقطه دید عالی ارائه می‌دهد.

کلمه‌ای که به معنی مرتبط با کوه‌ها و ارتفاعات است، معمولاً به مناطق کوهستانی اشاره دارد.

فردی که به طور غیرقانونی و فریبنده‌ای سعی در فروش کالا یا خدمات دارد، خصوصاً با وعده‌های غیرواقعی.

پلیس که بر روی اسب‌ها در حال گشت‌زنی است و معمولاً در رویدادهای عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پلیس مرد که بر روی اسب خدمت می‌کند و معمولاً در گشت‌زنی‌های عمومی حضور دارد.

پلیس زن که بر روی اسب خدمت می‌کند و معمولاً در گشت‌زنی‌های عمومی حضور دارد.

نگهبانی کردن، ایستاد در محل مشخص برای حفاظت یا مراقبت از چیزی.

پلیس سواره، به ویژه پلیس سلطنتی سواره کانادا که به دلیل پوشش خاص خود شناخته می‌شود.

بلوک سوار شدن، وسیله‌ای است که به سوارکاران کمک می‌کند تا راحت‌تر بر روی اسب سوار شوند.

سوگوار، کسی که به خاطر مرگ شخصی سوگواری می‌کند.

غمگین، به معنی احساسی پریشان و دلتنگ است که به طور معمول به دلیل از دست دادن یا آسیب دیدن رخ می‌دهد.