pantheon
پانتئون، مجموعهای از خداها و الههها در یک دینی خاص یا در فرهنگ خاص که به آن احترام گذاشته میشود.
panther
گربهسیاه، نوعی از گربههای بزرگ که اغلب به خاطر پوشش سیاه و زیبایش شناخته میشود.
panther cap
کلاه گربهسیاه، کلاهی که معمولاً با طرح یا نقش گربهسیاه طراحی میشود و در مد و زیبایی مورد استفاده قرار میگیرد.
pantile
نوعی کاشی سقف با شکل خاص که روی سقفهای شیبدار قرار میگیرد.
panting
عمل نفس کشیدن سریع و عمیق، معمولاً به دلیل فعالیت بدنی یا گرما.
pantisocracy
نوعی حکومت که در آن همه افراد برابر هستند و قدرت را تقسیم میکنند.
pantisocratic
مربوط به یک حکومت یا جامعه که در آن تمامی افراد برابر هستند.
panto
نوعی تئاتر که معمولاً شامل کمدی و موزیکال است و به ویژه برای شب کریسمس اجرا میشود.
panto-
پیشوندی که به معنای همهجا یا تمامی است و در ساخت کلمات مختلف استفاده میشود.
pantocrator
تصویری از مسیح به عنوان حاکم بر جهان که معمولاً در کلیساها و آثار هنری یافت میشود.
pantofle
نوعی کفش نرم و راحت، معمولاً برای استفاده در خانه طراحی شده است.
pantograph
ابزاری که برای کپی کردن تصاویر با مقیاس متفاوت استفاده میشود.
pantomime
نوعی نمایش نمایشی که بدون کلام انجام میشود و احساسات و داستان از طریق حرکات و حالتهای بدنی بیان میشود.
pantomime horse
لباسی که دو نفر در آن برای ایجاد توهم یک اسب در نمایشهای کمدی کار میکنند.
pantone
پنتون، سیستمی برای تعیین و طبقهبندی رنگها در طراحی و صنعت چاپ است.
pantothenate
پنتوتنات، یک ترکیب شیمیایی است که به عنوان پیشساز ویتامین B5 در بدن عمل میکند.
pantothenic acid
اسید پنتوتنیک، ویتامینی از گروه B است که در متابولیسم چربیها، کربوهیدراتها و پروتئینها نقش دارد.
pantoum
پانتوم، نوعی شعر چهارخطی است که در آن خطوط مشخصی بهصورت متناوب تکرار میشوند.
pantryman
پنتریمن، شخصی است که مسئول نگهداری و مدیریت مواد غذایی در یک مکان خاص، مانند رستوران یا مهمانسرا، میباشد.
pantsula
پنتسولا، سبکی از رقص که ریشههایش به آفریقای جنوبی برمیگردد و نماد فرهنگ شهری و جوانان است.
panty girdle
گیدل شورت، نوعی زیرپوش زنانه که فرم بدن را شکل میدهد و از کمر به پایین نفوذ میکند.
pantyhose
پانتوه، نوعی پوشش نازک و کششی که تمام پاها را میپوشاند و معمولاً زنان برای زیبایی یا گرما میپوشند.
panty liner
پد، نوعی پوشش نازک و بهداشتی که برای جذب مایعاتی مانند ترشحات واژنی در زیر لباس داخلی زنان استفاده میشود.
pantywaist
پانتیاویست، به معنای فردی ضعیف و غیرمستقیم که اغلب از موقعیتهای سخت دوری میکند.
panzanella
پانزانلا، سالادی ایتالیایی که از نان کهنه، گوجهفرنگی و سبزیجات تهیه میشود.
panzer
پانزر، به تانکهای سنگین و نفوذی ارتش آلمان اشاره دارد.
pap
پاپ، نوعی غذای نرم و خامهای معمولاً تهیهشده با غلات و آب.
papa
پاپا، اصطلاحی محبتآمیز برای پدر یا grandfather.
papabile
پاپابیله، به شخصی اشاره دارد که به عنوان یک کاندیدای ممکن برای مقام پاپ در نظر گرفته میشود.
papacy
پاپی، مقام رهبری کلیسای کاتولیک که بر عهده پاپ است و شامل مسئولیتهای مذهبی و رهبری کلیسا میباشد.
papad
پاپاد، نوعی خوراکی ترد و نازک که معمولاً با دکورهایی مانند ادویهها و سبزیجات سرو میشود.
papago
پاپاگو، برنامهای برای ترجمه زبانها که به کاربران کمک میکند تا به راحتی با زبانهای مختلف ارتباط برقرار کنند.
papain
پاپائین، آنزیم پروتئینهضمکنندهای که به طور طبیعی در میوهٔ درختان پاپایا یافت میشود.
papakainga
پاپاکائو، زمینهایی که به نسلهای مائوری تعلق دارد و نمادی از هویت و فرهنگ آنهاست.
papal
پاپی، مربوط به پاپ یا مقام پاپ، به ویژه در زمینههای مذهبی و رسمی.
papalagi
پاپالگی، اصطلاحی در فرهنگ ساموایی که به معنی سفیدپوست و در کنار آن به تأثیرات غربی اشاره دارد.
papal bull
پاپال بول، یک اعلامیه رسمی و مکتوب که از سوی پاپ صادر میشود و معمولاً موضوعات مهم دینی را شامل میشود.
papalist
پاپالیست، کسی که معتقد است که قدرت و رهبری پاپ در کلیسا باید محترم شمرده شود و بر اصول سنتی تأکید دارد.
paparazzo
پاپاراتزو، عکاس خبری که بهطور خاص از مشاهیر و سلبریتیها عکس میگیرد و معمولاً به دنبال سوژههای خبری میگردد.
papaveraceous
پاپاوراسه، خانوادهای از گیاهان که شامل انواع خشخاش میشود و بهخاطر خصوصیات داروییاش شناخته شده است.
papaverine
پاپاورین، دارویی که از گیاهان پاپاور استخراج میشود و برای کاهش اسپاسم عضلانی و درمان برخی شرایط پزشکی به کار میرود.
papaya
پاپایا میوهای tropical با طعمی شیرین و ترکیبی از خوب و انرژیبخش.
pap boat
قایق کوچکی که معمولاً از کاغذ یا مواد سبک ساخته شده و میتواند روی آب شناور شود.
paperback
کتابی که با جلدی نرم و قابل انعطاف، معمولاً با قیمت کمتر از جلد سخت منتشر میشود.
paper bag
کیفی ساخته شده از کاغذ که برای حمل کالاها استفاده میشود.
paper bank
سازمانی یا مکانی برای جمعآوری و بازیافت کاغذهای استفاده شده.
paperbark
درختی از خانواده مورتل که پوست آن به راحتی کنده میشود و به رنگهای روشن و کدر است.
paper bill
سندی کاغذی که برای پرداخت هزینه خدمات یا محصولات صادر میشود.
paper birch
نوعی درخت با پوست سفید و نازک که در مناطق سردسیر رشد میکند.
paperboard
مادهای کاغذی با ضخامت بیشتر که معمولاً برای بستهبندی یا ساخت جعبهها استفاده میشود.