laser shows
نمایش‌های لیزری به نوعی سرگرمی گفته می‌شود که در آن از نور لیزر برای ایجاد تصاویری زیبا و جذاب استفاده می‌شود.
laser light show
نمایش نور لیزری به نمایشی اشاره دارد که در آن نور لیزر به شکل‌های مختلف حرکت می‌کند و تجربیات بصری جذابی ایجاد می‌کند.
laser light shows
نمایش‌های نور لیزری مجموعه‌ای از نمایش‌ها هستند که از نور لیزر برای سرگرم کردن و مشاهده بصری استفاده می‌کنند.
laser therapies
درمان‌های لیزری شامل استفاده از انرژی نور لیزر برای درمان مشکلات پوستی یا پزشکی هستند.
laser treatments
درمان‌های لیزری شامل استفاده از لیزر برای انجام پروسیجرهای درمانی مانند حذف مو، جوانسازی پوست و غیره هستند.
lashes
مژگان، موهای نازکی هستند که در لبه پلک‌ها قرار دارند و برای محافظت از چشم‌ها و زیبایی ظاهری اهمیت دارند.
-lashed
-lashed به معنای داشتن مژه‌ها و توصیفی برای زیبایی چشم‌ها و مژه‌ها است.
lash lines
خطوط مژه، ناحیه‌ای از پلک هستند که مژه‌ها در آن قرار دارند و می‌توانند با آرایش مشخص شوند.
lashline
خط مژه به ناحیه‌ای از پلک اشاره دارد که مژه‌ها در آن قرار دارند و معمولاً در آرایش برجسته می‌شود.
lashlines
خطوطی که مژه‌ها در آن قرار می‌گیرند و می‌توانند با آرایش تعریف شوند.
lash-ups
چیدمان و ترتیب دادن چیزهایی که به طور موقتی و به سرعت کنار هم قرار داده می‌شوند.
lasques
نوعی جواهر یا شیء زینتی با طراحی خاص.
lasque diamond
نوعی الماس با شکل خاص که به جذابیت آن افزوده می‌شود.
lasque diamonds
چندین الماس لاسک که به طور خاص زیبا هستند و معمولاً در جواهرات استفاده می‌شوند.
lasses
اصطلاحی برای اشاره به دختران یا زنان جوان.
lasseter's reefs
صخره‌های لاسیتر به نقاطی در استرالیا اشاره دارد که گفته می‌شود طلاهای گم‌شده‌ای در آنجا وجود دارد و داستان‌های متعددی درباره آن وجود دارد.
lassis
لاسی نوعی نوشیدنی ماستی است که می‌تواند شیرین یا شور باشد و معمولاً در هند و مناطق اطراف آن مصرف می‌شود.
lassies
لسی‌ها به دختران جوان اشاره دارد و معمولاً در زبان‌های محلی اسکاتلندی به کار می‌رود.
lassoes
لسوها به حلقه‌های طناب‌مانندی گفته می‌شود که برای گرفتن حیوانات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
lassos
لاسو نوعی طناب حلقه‌دار است که برای دستگیری حیوانات از آن استفاده می‌شود و معمولاً در فرهنگ‌های وسترن رایج است.
lassoed
لاسو کردن به معنای گرفتن یا محکم کردن چیزی با استفاده از طناب حلقه‌ای است.
lassoing
لسو زدن به معنای استفاده از حلقه‌ای از طناب برای گرفتن یا کنترل یک شیء، معمولاً در ارتباط با دامداری و سوارکاری.
lasts
طول کشیدن، به معنای دوام آوردن یا ادامه داشتن به مدت مشخصی.
lasted
مدت زمان ادامه داشتن یا کش آمدن یک رویداد.
last chances
آخرین فرصت به معنای آخرین باری که می‌توان کاری را انجام داد.
last frontiers
آخرین مرزها به معنای نواحی یا حوزه‌هایی که هنوز به طور کامل شناخته نشده‌اند.
last hurrahs
آخرین شادی به معنای آخرین بار که فرد یا گروهی برنامه‌ای شاد را انجام می‌دهد قبل از پایان یا تغییر.
last hooray
آخرین شادی، نشانه‌ای از یک جشن یا ابراز خوشحالی قبل از پایان یک دوره یا رویداد.
last hoorays
آخرین شادی‌ها، ابرازهای خوشحالی یا جشن‌های پایانی در چندین فرصت یا رویداد.
last hurray
آخرین شادی، اشاره به یک جشن یا ابراز خوشحالی پایانی در یک رویداد.
last hurrays
آخرین شادی‌ها، ابرازهای شادی یا جشن‌های پایانی در چندین موقعیت.
last judgment
آخرین قضاوت، رویدادی که در آن سرنوشت نهایی افراد بر اساس اعمالشان قضاوت می‌شود.
lastmentioned
آخرین ذکر شده، به موضوع یا موردی اشاره دارد که اخیراً در مکالمه یا نوشتار بیان شده است.
last-minute
آخرین دقایق یا زمان، به معنای انجام کاری در لحظاتی که تقریباً به پایان رسیده است، استفاده می‌شود.
last names
نام خانوادگی، نامی است که معمولاً به عنوان شناسایی خانواده یا خاندانی از افراد به کار می‌رود.
lastname
نام خانوادگی، اشاره به آخرین بخش از یک نام کامل از یک فرد دارد.
lastnames
جمع نام خانوادگی‌ها، به مجموعه‌ای از نام‌های خانوادگی افراد اطلاق می‌شود.
last posts
آخرین پست‌ها، اشاره به جدیدترین نوشته‌ها در یک رسانه اجتماعی یا فروم دارد.
last resorts
آخرین روش‌های ممکن، اقداماتی که در شرایط بحرانی انجام می‌شوند زمانی که گزینه‌های دیگر در دسترس نیستند.
last-resort
آخرین چاره، گزینه‌ای که زمانی انتخاب می‌شود که هیچ گزینه بهتری وجود ندارد.