lcds
نوعی صفحه نمایش که از تکنولوژی کریستال مایع برای به نمایش گذاشتن تصاویر استفاده میکند.
ld.
اختصار به معنای اصطلاح خاصی که در متون یا مکالمات استفاده میشود.
ld50
مقدار دوزی که ۵۰٪ از یک گروه را میکشد؛ در مطالعات سمشناسی استفاده میشود.
ldcs
مخفف سیستمهای جمعآوری دادههای محلی.
ldrs
مخفف برای رهبران یا گروههای رهبری.
l-drivers
کلماتی که به عناصری اشاره دارد که روندها را تسریع میکنند.
-le
پسوندی که به کلمات اضافه میشود تا تغییر خاصی در معنی ایجاد کند.
-el
پسوند '-el' در زبانهای مختلف به معنای ارتباط یا نسب به کار میرود.
leas
علوفه، زمینهای سرسبز و حاصلخیز که معمولاً برای چرا استفاده میشوند.
leaches
شستشو یا حل شدن مواد از یک ماده به دلیل آب یا مایعات دیگر.
leached
زمانی که مواد حلشدنی از خاک یا مادهای خارج میشوند.
leaching
فرایندی که طی آن مواد حلشدنی از خاک یا مادهای خارج میشوند.
leads
هدایت کردن یا رهبری کردن گروهی به سمت یک مقصد مشخص.
the lead
هدایت کردن یا اولویت داشتن در یک فعالیت یا موقعیت.
leaded lights
پنجرههای شیشهای رنگی که با استفاده از سرب ساخته میشوند.
leaden seals
مهرهایی که از سرب درست شدهاند و معمولاً برای تأیید اعتبار یک سند بکار میروند.
leaders
افرادی که مسئولیت هدایت و رهبری گروهها یا سازمانها را بر عهده دارند.
leader boards
تابلو رهبری، یک فهرست از رقبا یا افراد برتر در یک فعالیت، معمولاً برای تشویق و نمایش برترینها ایجاد میشود.
leaderboard
تابلوی رهبری، نمایشگر رتبهبندی افراد در یک رقابت یا فعالیت است.
leaderboards
تابلوهای رهبری، چند نمایشگر از رتبهبندی افراد مختلف در فعالیتهای متنوع هستند.
leaderenes
رهبران زنان، به زنانی اطلاق میشود که در موقعیتهای رهبری قرار دارند و تأثیرگذار هستند.
leadership contests
مسابقات رهبری به رقابتهایی اطلاق میشود که در آن افراد مهارتهای رهبری خود را نشان میدهند.
lead guitars
گیتارهای اصلی، گیتارهایی هستند که در یک قطعه موسیقی نتهای اصلی و غالب را ایفا میکنند.
lead guitarists
گیتاریست اصلی یک گروه موسیقی که نواختن بخشهای مهم و تکنیکی را بر عهده دارد.
lead-ins
جملات ابتدایی یا پاراگرافهایی که برای جلب توجه خواننده در مطالب استفاده میشوند.
leading articles
مقالات یا نوشتارهایی که در ابتدای یک نشریه یا روزنامه منتشر میشوند و معمولاً به مسائل مهم میپردازند.
leading counsels
وکلای حرفهای که مسئولیت مشاوره و نمایندگی در مسائل قضایی را بر عهده دارند.
leading dogs
سگهای پیشرو به سگهایی اشاره دارد که در یک گروه یا تیم، در جلو قرار دارند و معمولاً مسئول رهبری تیم هستند.
leading edges
لبههای پیشرو به قسمتهایی اشاره دارد که در جلو یا در بالاترین نقطه در یک ساختار یا تکنولوژی قرار دارند.
leading-edge
تکنولوژی یا روشهای نوآورانه و پیشرفته که در خط مقدم صنعت یا علم قرار دارند.
leading ladies
بانوانی که در یک نمایش، فیلم یا پروژه هنری نقشهای اصلی و مهمی را بازی میکنند.
leading lights
شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار در یک زمینه خاص که بر دیگران تأثیر میگذارند.
leading men
مردانی که در یک نمایش، فیلم یا پروژه هنری نقشهای اصلی و مهمی را بازی میکنند.
leading notes
نتهای پیشرو، نتهایی هستند که به نتهای اصلی در یک ملودی پیش میروند و به آنها هدایت میکنند.
leading questions
سوالات پیشرو، سوالاتی هستند که پاسخ دهنده را به یک جهت خاص هدایت میکنند و معمولاً به گونهای طراحی شدهاند که یک جواب خاص به دست آورند.
leading reins
لنگرهای رهبری، بندی هستند که در دستان سوارکار قرار میگیرد و برای هدایت و کنترل اسب استفاده میشود.