lobstered
لوبه‌دار به معنای تهیه و سرو لوبه‌ها در غذاها است.
lobstering
لابسترگیری به عمل گرفتن و صید کردن لابسترها در دریا یا آب‌های ساحلی اطلاق می‌شود.
lobster claws
چنگال‌های لابستر، اندام‌هایی هستند که برای شکار و دفاع استفاده می‌شوند و بسیار قوی هستند.
lobster moths
چشم‌زن‌های لابستر نوعی پروانه هستند که رنگ و طرح خاصی دارند و به طور معمول در نزدیکی نواحی آبی زندگی می‌کنند.
lobster pots
قلابه‌های لابستر، تله‌هایی هستند که برای صید لابسترها طراحی شده‌اند و در آب قرار داده می‌شوند.
lobster trap
تله لابستر، ابزار خاصی برای صید لابسترها از دریاست.
lobster traps
تله‌های لابستر، ابزارهای جمعی برای صید لابسترها که در ابعاد و اشکال مختلف طراحی شده‌اند.
lobules
لوبوله، واحد کوچک تشکیل‌دهنده یک عضو که می‌تواند شامل گروهی از سلول‌ها باشد.
lobworms
لوب‌ورم، نوعی کرم بزرگ و نرم که در خاک و برای جذب ماهی‌ها استفاده می‌شود.
lob-worm
لوب‌ورم، نوعی کرم خاکی که غالباً در خاک غنی و مرطوب یافت می‌شود.
lob-worms
لوب‌ورم‌ها، نوعی کرم بزرگ که در زمین‌های مرطوب زندگی می‌کنند و معمولاً برای ماهی‌گیری به کار می‌روند.
locals
محلی‌ها، افراد بومی یک منطقه یا شهر که زندگی و فرهنگ آن را به‌خوبی می‌شناسند.
local anaesthetics
بی‌حسی موضعی، داروهایی که درد را در نواحی خاصی از بدن کاهش می‌دهند بدون اینکه بیهوشی عمومی ایجاد کنند.
local anesthetic
بی‌حسی موضعی، دارویی است که برای بی‌حس کردن یک ناحیه خاص از بدن برای جلوگیری از احساس درد در طول یک عمل جراحی یا پزشکی استفاده می‌شود.
local anesthetics
بی‌حسی‌های موضعی، داروهایی هستند که برای بی‌حس کردن یک ناحیه خاص از بدن استفاده می‌شوند و شامل انواع مختلفی هستند.
local area networks
شبکه‌های محلی، شبکه‌هایی هستند که معمولاً در یک ساختمان یا منطقه کوچک برای اتصال چندین کامپیوتر و دستگاه‌ها به یکدیگر و به اشتراک‌گذاری اطلاعات استفاده می‌شوند.
lans
LANS، مخفف شبکه‌های محلی، به گروهی از کامپیوترها و دستگاه‌ها اشاره دارد که در یک منطقه محدود به یکدیگر متصل شده‌اند.
local authorities
مراجع محلی، سازمان‌هایی هستند که در سطح محلی به ارائه خدمات عمومی، مدیریت منابع و اجرای قوانین و مقررات می‌پردازند.
local buses
اتوبوس‌های محلی، وسایل نقلیه عمومی هستند که خدمات حمل و نقل را در یک منطقه مشخص، مانند یک شهر یا محله، ارائه می‌دهند.
local calls
تماس‌های محلی به تماس‌هایی اطلاق می‌شود که در یک ناحیه جغرافیایی خاص انجام می‌شوند و معمولاً هزینه کمتری نسبت به تماس‌های بین‌المللی دارند.
local color
رنگ محلی به ویژگی‌های خاص هر منطقه اشاره دارد که آن را از سایر مناطق متمایز می‌کند، شامل سنت‌ها، فرهنگ و زبان.
local councils
شوراهای محلی نهادهایی هستند که در جوامع محلی مسئولیت تصمیم‌گیری‌های مربوط به امور محلی را بر عهده دارند.
locales
مکان‌های خاص یا مناطق جغرافیایی که ممکن است به لحاظ فرهنگی یا توریستی مهم باشند.
local education authorities
مراجع آموزش و پرورش محلی نهادهای مسئول نظارت بر نظام آموزش و پرورش در یک منطقه خاص هستند.
local elections
انتخابات محلی به انتخاب مقامات محلی از جمله اعضای شورا یا شهردار اطلاق می‌شود.
local governments
دولت‌های محلی به نهادهایی اطلاق می‌شود که در سطح محلی یا منطقه‌ای مسئولیت اداره امور خود را دارند.
localities
محل‌ها، نواحی یا نواحی مشخصی هستند که ویژگی‌های خاص خود را دارند.
localizations
محلی‌سازی به فرآیند تطبیق یک محصول یا محتوا با ویژگی‌های خاص یک منطقه یا زبان خاص اشاره دارد.
localisation
محلی‌سازی فرآیند تبدیل محتوا یا محصولات به فرمت‌های قابل درک و استفاده برای کاربرانی است که در مناطق یا زبان‌های مختلف قرار دارند.
localisations
محلی‌سازی‌های متعدد به فرآیند تطبیق یک یا چند محصول یا محتوا برای بازارهای مختلف اشاره دارد.
localizes
محلی‌سازی به فرآیند تطبیق یا ترجمه محتوا به گونه‌ای گفته می‌شود که با نیازها و انتظارات محلی سازگار باشد.
localizing
بومی‌سازی، فرآیند تغییر یک محصول یا محتوا برای مناسب‌سازی آن با یک منطقه خاص، شامل ترجمه و تطابق با فرهنگ محلی.
localise
بومی‌سازی، فرآیند طراحی یا تغییر محتوا به گونه‌ای که با زبان و فرهنگ محل هدف سازگار باشد.
localises
دفعه جمع فعل بومی‌سازی که به فرآیند تبدیل محتوا یا نرم‌افزار به زبان‌های مختلف اشاره دارد.
localised
شکل ماضی فعل بومی‌سازی، به معنای این که محتوا یا محصول به زبان و فرهنگ محلی تنظیم شده است.
localising
شکل حال استمراری فعل بومی‌سازی که به عمل انجام بومی‌سازی در لحظه اشاره دارد.
local options
گزینه‌های موجود در یک منطقه خاص که با نیاز و ترجیحات محلی تطابق دارد.
local preachers
پیش‌کشیش‌های محلی، افرادی هستند که به تبلیغ دین و ارائه موعظه در جامعه خود می‌پردازند.
locates
پیدا کردن یا مشخص کردن موقعیت یک شی یا مکان خاص.
locating
عمل پیدا کردن یا شناسایی موقعیت چیزی یا کسی.