loomed
به معنای نزدیک شدن یا ظاهر شدن تهدیدآمیز.
looned
لونی (کاملاً دیوانه و غیرعادی) به معنای رفتار غیرعادی یا غیر معقول افرادی است که به شیوهای عجیب عمل میکنند.
looning
لونی کردن به معنای انجام رفتارهای دیوانهوار و سرگرمکننده است که معمولاً برای تفریح و خوشگذرانی انجام میشود.
loonies
دیوانهها به افرادی اطلاق میشود که رفتارهای غیرمعمول و غیرعادی دارند و ممکن است اعتقادات عجیبی نیز داشته باشند.
loon pants
شلوارهای لونی به شلوارهای گشاد و رنگی اشاره دارد که معمولاً برای تفریح و فستیوالها استفاده میشوند.
loonier
دیوانهتر به معنای غیرعادیتر و احمقتر بودن نسبت به کسی یا چیزی دیگر است.
looniest
دیوانهترین به معنای شدت بیشتری از دیوانگی یا رفتارهای غیرعادی نسبت به دیگران اشاره دارد.
loony bins
دیوانهخانه، مکانهایی است که افراد مبتلا به اختلالات روانی در آنجا تحت درمان قرار میگیرند.
looney tunes
لوونی تونز، یک سری کارتون معروف آمریکایی با شخصیتهای مشهور مانند باگز بانی و دافی داک است.
loony tune
ملودی دیوانهوار، آهنگی با ریتم یا مضمون غیرمعمول و خندهدار.
looney tune
ملودی دیوانهوار، آهنگی که به طور غیرمعمول و خندهدار اجرا میشود.
loops
حلقهها، شکلهای دایرهای که معمولاً در تکرار و ویرایش استفاده میشوند.
looped
حلقهای، به معنای تکرار یک محتوا بدون وقفه.
looping
حرکت دورانی یا تکرار یک عمل، به معنای ایجاد یک حلقه یا چرخه.
loo papers
دستمال توالت، معمولاً برای تمیز کردن بعد از استفاده از توالت.
loop diuretics
نوعی دارو که باعث دفع آب از بدن میشود و معمولاً در درمان مشکلات قلبی و کلیوی استفاده میشود.
loopers
شخصی که در حرکات دورانی یا تکراری مهارت دارد، ممکن است به دوچرخهسواران و یا هنرمندان معلق هم اشاره داشته باشد.
loopholes
نکته فنی در قوانین یا قراردادها که میتواند بهطور غیرمنتظرهای استفاده شود.
loopholed
با استفاده از نکات فنی قوانینی را دور زدن.
loopholing
دور زدن یک قانون یا قاعده به گونهای که تبعات قانونی آن را به حداقل برسانید.
loops of henle
حلقههای هنل بخشی از نِفِرونها هستند که در کلیهها وظیفهی تنظیم غلظت ادرار را بر عهده دارند.
loopier
حالت خندهدار یا دیوانهوار که معمولاً به خاطر خستگی یا شگفتی پیش میآید.
loopiest
بیشترین حالت دیوانگی یا غیرعادی را در مقایسه با دیگران دارد.
loo rolls
لولههای کاغذ توالت که برای موارد بهداشتی در حمام استفاده میشوند.
looser
حالت گشادتر نسبت به حالت قبلی، معمولاً به اجسام یا لباسها اشاره دارد.
loosest
به معنی شلترین یا بدون فشار میباشد و به چیزی اشاره دارد که گشاد یا آزاد است.
looses
فعل لوست به معنای آزاد کردن یا از دست دادن کنترل بر چیزی است.
loosed
فعل لوست، به معنای آزاد کردن، رها کردن یا باز کردن چیزی میباشد.
loosing
فعل لوست به معنای آزاد کردن یا رها کردن میباشد و همچنین میتواند به شکست در یک مسابقه اشاره کند.
loose boxes
جعبههایی که به طور محکم بسته نشدهاند و ممکن است در اثر جابجایی ایجاد مشکل کنند.
loose cannons
اشاره به فردی که غیرقابل پیشبینی و خطرناک است، ممکن است کارهای غیرمنطقی انجام دهد.
loose covers
پوشش هایی که برای محافظت از یک شیء خاص، به ویژه مبلمان، استفاده میشود و معمولاً به راحتی قابل جابجایی و شستشو هستند.
loose ends
کارهای ناتمام یا مسائل حلنشده که نیاز به توجه دارند.
loosefitting
لباسها یا کفشهایی که به بدن چسبیده نیستند و راحتتر هستند.
loose forwards
بازیکنانی در راگبی که برای پوشش و حمله در خط حمله نقش دارند.
loose heads
سرپیچهایی که به صورت محکم بسته نشدهاند و امکان باز شدن یا شل شدن آنها وجود دارد.
loosehead
بازیکن جلو در راگبی که در اسکرام قرار میگیرد و باید قدرت و چابکی داشته باشد.
looseheads
لوزیها، بازیکنانی در راگبی هستند که در خط جلو سمت چپ قرار دارند و در اسکرام شرکت میکنند.
loosely knit
غیررسمی به هم پیوسته، به گروهی اشاره دارد که اعضای آن با هم بهطور محکم یا محدود ارتباط ندارند.
looseleaf
کاغذهای غیرمستقیم در کلاسور، به ورقهایی گفته میشود که میتوانند جدا شوند.