anteconsonantal
صدای واکه‌ای که قبل از یک همخوان به‌کار می‌رود.
antecornu
ساختاری که به قبل از کُرنو اشاره دارد و در آناتومی انسان معنادار است.
antecourt
آنتیکورت به فضای ورودی یا پیش‌سالن اشاره دارد که معمولاً قبل از ورود به اتاق اصلی یا سالن استفاده می‌شود.
antecoxal
آنتیکوکسال به بخش یا عضله‌ای در آناتومی برخی جانوران خاص مانند حشرات اشاره دارد.
antecubital
آنتیکوبیتال به ناحیه‌ای در جلو آرنج اشاره دارد که معمولاً شامل رگ‌های خونی است.
antecurvature
آنتیکورواچری به انحنای جلو در ساختارهای بیولوژیکی مانند ستون فقرات اشاره دارد.
antedawn
آنتیدان به زمان قبل از طلوع خورشید اشاره دارد.
antediluvial
آنتدیلولی به دوره‌ای قبل از طوفان نوح اشاره دارد.
antediluvially
پیش از طغیان، اصطلاحی برای توصیف چیزهایی که به دوره‌ای قبل از طغیان بزرگ اشاره دارند و معمولاً به تاریخ باستان مرتبط می‌شوند.
antedon
آنتدون، جنسی از ستاره‌های دریایی که در آب‌های عمیق زندگی می‌کنند و به خانواده‌ی ریخت‌شناسی خاصی تعلق دارند.
antedonin
آنتدونین، ترکیبی شیمیایی است که در درمان‌های پزشکی و داروسازی کاربرد دارد.
antedorsal
آنتدورسال، اصطلاحی در زیست‌شناسی برای توصیف ساختارهایی که در سمت جلو یا بالای یک موجود قرار دارند.
anteed
آنتد، به کسی اشاره دارد که در یک موقعیت خاص حق تقدم یا امتیاز دارد.
antefact
آنتفکت، اشیاء یا عناصر باستانی که برای درک تاریخ و فرهنگ‌های قدیمی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
antefebrile
آنتفبریل به مرحله‌ای از بیماری اطلاق می‌شود که در آن بیمار هنوز دچار تب نشده است.
antefix
آنتفیكس به یک عنصر زینتی اطلاق می‌شود که روی لبه سقف‌های ساختمان‌های سنتی قرار می‌گیرد.
antefixa
آنتفیكسا نوع خاصی از آنتفیكس است که در تزئینات معماری به کار می‌رود.
antefixal
آنتفیكسال به خصوصیات و ویژگی‌های مربوط به آنتفیكس‌ها اشاره دارد.
antefixes
آنتفیكس‌ها، به انواع مختلف عناصر زینتی اشاره دارد که بر روی لبه سقف‌های معمارانه نصب می‌شوند.
anteflected
آنتفلکتد به حالتی اشاره دارد که در آن یک عنصر ساختمانی در یک زاویه خاص قرار گرفته است.
anteflexed
واژه‌ای پزشکی که به موقعیتی اشاره دارد که در آن بخشی از بدن به جلو خم شده است.
anteflexion
حالت یا فرآیند خم شدن به جلو، به ویژه در ارگان‌ها یا ساختارهای داخلی بدن.
antefurca
بخشی از آناتومی که به موقعیت ویژه‌ای در بدن اشاره دارد.
antefurcae
جمع واژه آنتفورکا، به بخش‌های مختلف آناتومی اشاره دارد.
antefurcal
صفتی که به موقعیت یا ویژگی‌های مرتبط با آنتفورکا اشاره دارد.
antefuture
مفهوم آینده‌ای که به جلو فکر کردن و پیش‌بینی تغییرات مثبت را شامل می‌شود.
antegarden
آنتگار دن، ناحیه یا فضایی که قبل از ورود به باغ اصلی قرار دارد، معمولاً برای زیبا سازی و ایجاد نقطه‌ی جذب استفاده می‌شود.
antegrade
حرکت آنتگراد، به حرکتی اطلاق می‌شود که در آن اشیاء به سمت جلو و در خلاف جهت چرخش کواکب حرکت می‌کنند.
antehall
آنت هال، منطقه‌ای است که معمولاً به عنوان پیش‌فضایی قبل از ورود به سالن بزرگتر استفاده می‌شود.
antehypophysis
آنت هیپوفیز، بخشی از غده هیپوفیز است که مسئول تولید و ترشح هورمون‌ها می‌باشد.
antehistoric
آنتی‌تاریخی به دوره‌ای اطلاق می‌شود که پیش از ثبت تاریخ می‌باشد و اطلاعات آن معمولاً از طریق باستان‌شناسی به دست می‌آید.
antehuman
آنتی‌انسان به رفتار یا ویژگی‌های موجوداتی اطلاق می‌شود که پیش از انسان مدرن وجود داشته‌اند.
anteinitial
پیش از شروع، مربوط به مراحل اولیه قبل از آغاز یک عمل.
antejentacular
پیش از صبحانه، اشاره به مراسمی که پیش از صرف صبحانه انجام می‌شود.
antejudiciary
پیش از روند قضایی، به فرآیندها و معیارهایی که قبل از محاکمات انجام می‌شود اشاره دارد.
antejuramentum
پیش از ادای سوگند، اشاره به مراسمی که پیش از انجام یک سوگند صورت می‌گیرد.
antelabium
پیش از کار اصلی، اشاره به ساختار یا طرح‌های اولیه که قبل از اثر نهایی ایجاد می‌شوند.
antelation
پیش‌درآمد، به معنای مرحله یا جنبه‌ای از یک پروژه که قبل از سایر مراحل انجام می‌شود.
antelegal
پیش قانونی به مفاهیم و اصولی اشاره دارد که قبل از ورود به مراحل قانونی و محاکمه مورد توجه قرار می‌گیرند.
antelocation
مکان یابی پیشین به بررسی و تعیین موقعیت مکانی قبل از وقوع یک رویداد اشاره دارد.