antelopian
انتلُپین به صفات و ویژگی‌های مربوط به آنتلوپ‌ها اشاره دارد که یک نوع پستاندار گیاه‌خوار است.
antelopine
انتلُپین به ویژگی‌ها و رفتارهای مرتبط با آنتلوپ‌ها اشاره دارد.
antelucan
پیش‌درمانی به زمان قبل از شروع روز اشاره دارد که معمولاً با آرامش و سکوت همراه است.
antelude
پیشاپیش به قطعه‌ای موسیقی اشاره دارد که قبل از بخش اصلی برنامه اجرا می‌شود.
anteluminary
آنتلومیناری به معنای وقوع یا پدیده‌ای است که قبل از درخشش یا نور روز ظاهر می‌شود.
antemarginal
آنتمارژینال به معنای تغییرات یا تاثیرات حاشیه‌ای است که قبل از رسیدن به نقاط نهایی یا حاشیه در پروژه‌ها مشخص می‌شود.
antemarital
آنتماریتالی به معنای مشاوره یا راهنمایی‌هایی است که قبل از ازدواج ارائه می‌شود.
antemask
آنتماز به معنای ماسک یا نمایی است که قبل از نمایشی دیگر در تئاتر یا هنرهای نمایشی استفاده می‌شود.
antemedial
آنتمدیالی به معنای مرور یا بررسی قبل از ورود به مرحله مهم یا نهایی است.
antemeridian
آنتمرایدینی به معنای زمانی است که قبل از نیمروز یا ظهر اتفاق می‌افتد.
antemetallic
آنتیمتالیک، اصطلاحی در مورد سطوحی است که خاصیت بازتاب نور مشابه با فلزات را دارند اما فاقد ویژگی‌های فلزی هستند.
antemetic
آنتیمتیک، دارویی است که برای پیشگیری یا درمان حالت تهوع و استفراغ به کار می‌رود.
antemillennial
آنتیمیلنیال به نسل‌هایی اطلاق می‌شود که قبل از سال 2000 به دنیا آمده‌اند و تحت تأثیر تغییرات سریع تکنولوژیکی و اجتماعی قرار گرفته‌اند.
antemingent
آنتمنجنت، به سیاست‌ها یا اقداماتی گفته می‌شود که به منظور کاهش تنش یا درگیری‌های اجتماعی طراحی شده‌اند.
antemortal
آنتیمورتال به هرگونه تفکر یا اعتقاداتی اطلاق می‌شود که به دوره قبل از مرگ مربوط می‌شود.
antemundane
آنتیموندان به ایده‌ها و باورهایی اطلاق می‌شود که درباره وجودی فراتر از دنیا و ماده بحث می‌کنند.
antemural
آنتیمورال به معنای مربوط به یا متعلق به دیوار یا محافظی است که جلوتر از دیوار اصلی قرار دارد.
antenarial
آنتناریال به معنای مربوط به یا وابسته به شبکهای است که در نزدیکی انتهای یک ناحیه قرار دارد.
antenatalitial
آنتناتالیال به معنای مربوط به یا مربوط به دوران بارداری است.
antenati
آنتناتی به کسانی اطلاق می‌شود که در حال یا در فرآیند انتقال به یک مرحله جدید از زندگی هستند.
antenatus
آنتناتوس به صورت کلی به مراحل اولیه زندگی و آموزش اولیه ترجمه می‌شود.
antenave
آنتن او به معنای راهی است که به زیبایی‌های طبیعی کمک می‌کند.
antennaria
آنتناریا، یک نوع گیاه چند ساله از خانواده دیوان گلدار که بیشتر در مناطق خشک رشد می‌کند.
antennariid
آنتناریید، خانواده‌ای از ماهی‌ها که به خاطر شکل و رنگ خاص خود مشهورند.
antennariidae
آنتنارییده، یک خانواده از ماهی‌های زینتی که شامل گونه‌های مختلفی می‌شود.
antennarius
آنتناریوس، گونه‌ای از ماهی‌های خانواده آنتنارییده که به خاطر استتار خود مشهور است.
antennata
آنتناتا، نوعی ماهی که به خاطر بال‌های طویل و خاص خود شناسایی می‌شود.
antennate
آنتناتی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در آن موجودات دارای آنتن‌های بلند و کارآمد هستند.
antennifer
انتنفیری، بخشی از بدن حشرات که آنتن‌ها را پشتیبانی می‌کند.
antenniferous
آنتنفیری، Being characterized by or bearing antennae.
antenniform
آنتن‌دار، به شکل آنتن یا شبیه به آن.
antennula
آنتنولا، آنتن کوچک‌تر که در برخی جانوران دریایی پیدا می‌شود.
antennular
آنتنول، مربوط به آنتنولا یا متعلق به آن.
antennulary
آنتنولی، مرتبط با آنتنولا یا ویژگی‌های آن.
antenodal
آنتنودال به بخش‌هایی از آنتن اشاره دارد که در بیو لوژی و دیگر زمینه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و معمولاً مرتبط با سیگنال‌ها هستند.
antenoon
بعدازظهر به معنای بخشی از روز است که عموماً به آرامش و گذران وقت مرتبط است.
antenor
آنتنور به شخص یا گروهی اشاره دارد که در قراردادها و مذاکرات نقش فعالی دارند.
antenumber
شماره آنتن به عدد یا کد خاصی اشاره دارد که برای شناسایی یک دستگاه استفاده می‌شود.
anteoccupation
شغل پیشین به شغلی اشاره دارد که فرد در گذشته داشته و ممکن است به انتخاب شغل فعلی او مرتبط باشد.
anteocular
آنتئوکولار به شرایط یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به چشم و بینایی مربوط می‌شود.