abate
کاهش یافتن، کاهش دادن، به حداقل رساندن یا تخفیف قائل شدن.
abatement
کاهش، تخفیف یا کاهش وضعیت یا شدت یک چیز.
abatis
نوعی مانع دفاعی که با درختان یا چوبها درست میشود.
abattoir
کشتارگاه، جایی است که حیوانات برای تولید گوشت ذبح میشوند.
a battuta
باتوتا، یک نوع ضربآهنگ یا الگوی زیرزمینی در موسیقی است.
abaxial
اباکسیال به معنای سطحی است که در سمت دیگر محور اصلی یک ساختار قرار دارد.
abaya
عبایا، لباس بلند و گشاد زنانهای است که معمولاً در کشورهای مسلمان پوشیده میشود.
abbacy
اب ایندور، مقام رهبری یک دیر یا صومعه در کلیسای کاتولیک است.
abbasid
عباسی، دینی است که بین سالهای ۷۵۰ تا ۱۲۵۸ در جهان اسلام حاکم بود.
abbatial
وابسته به راهب یا دَاوری، به ویژه در رابطه با مقام و ساختمانهای مربوط به آن.
abbevillian
به دورهای از پیش از تاریخ اشاره دارد که با ابزارهای سنگی ساده شناخته میشود.
abbey
کلیسای بزرگ یا محلی از عبادت که تحت سرپرستی یک آبات قرار دارد.
abbreviate
به معنای کوتاه کردن یا مختصر کردن کلمات یا عبارتها.
abbreviated
به فرم کوتاهشده یا مختصرشده یک کلمه یا عبارت اشاره دارد.
abbreviation
کلمه یا عبارتی که به شکل کوتاهشده بیان میشود.
abd
abd یک اختصار است که در موارد خاص به کار میرود و ممکن است معانی مختلفی داشته باشد.
abdabs
abdabs به معنای احساسات یا هیجانات شدیدی است که ممکن است در برخی از زمینهها استفاده شود.
abdicate
abdicare به معنای استعفا دادن از مسئولیت یا مقام است.
abdominoplasty
ابدومینوپلاستی، عمل جراحی زیبایی است که برای اصلاح و سفت کردن پوست و بافت شکم انجام میشود.
abdominous
ابدومینووس به معنای داشتن شکم بزرگ و برجسته است.
abducens
ابدوسنس اشاره به عصب مغزی که وظیفه کنترل حرکت یک عضله خاص در چشم را دارد.
abducens nerve
عصب ابدوسنس، عصب مغزی است که حرکت عضله خارجی چشم را کنترل میکند.
abduct
کلمه ابدکت به معنای ربودن شخصی به زور یا تهدید است.
abductee
ربودهشده به شخصی اطلاق میشود که به زور یا تهدید ربوده شده است.
abductor
دزد، شخصی که به زور یا به شیوهای غیرقانونی فردی را میرباید.
abeam
در موقعیتی عمود بر خط حرکت، معمولاً به عنوان اشاره به موقعیت دریاهای باز.
a bed of roses
زندگی یا شرایطی راحت و خوشایند که در واقع به سادگی نیست.
abeer
عبیر، یک نام عربی که به معنای عطر یا بوی خوش است.
abele
درختی از خانوادهٔ درختان، که عمدتاً در مناطق مرطوب رشد میکند.
abelia
آبیلیا، یک نوع درختچه گلدار با برگهای سبز و گلهای معطر است که معمولاً در باغها کاشته میشود.
abelian
ابلیانی، اصطلاحی در ریاضیات به ویژه در نظریه گروهها که به گروههایی اشاره دارد که در آن عمل جابهجایی برقرار است.
abenomics
آبنومیکس، به مجموعهای از سیاستهای اقتصادی اشاره دارد که بهخصوص برای رونق بخشیدن به اقتصاد ژاپن طراحی شده است.
aberdeen angus
آنگوس آبادین، نژادی از گاوهایی است که اصالتاً از اسکاتلند میآید و برای تولید گوشت عالی شناخته شده است.
aberdonian
ابردونی، اصطلاحی است که به ساکنان یا چیزهایی که مربوط به شهر آبردین در اسکاتلند است اشاره دارد.
abet
کمک کردن به شخصی برای انجام کاری، بهویژه عملی غیرقانونی.
a better mousetrap
به معنای این است که اگر محصول یا خدمتی بهتری ارائه دهید، مردم به سمت شما خواهند آمد.
abeyance
حالت تعلیق یا وقفه، به ویژه در مورد پروژهها یا تصمیمات.
abh
یک اختصار که ممکن است به چندین چیز اشاره کند و باید با متن مرتبط درک شود.