antiwear
ضد فرسودگی به ویژگیها یا موادی اطلاق میشود که مقاومت در برابر سایش و فرسودگی را افزایش میدهد.
antiwedge
ضد گوه به طراحی یا ابزاری اطلاق میشود که از ایجاد گوه در اتصالات جلوگیری میکند.
antiweed
ضد علف هرز به روشها و تدابیری اطلاق میشود که به کنترل و حذف علفهای هرز از محیطهای کشت کمک میکند.
antiwhite
ضد سفید به جنبشها یا فعالیتهایی اطلاق میشود که برای مقابله با نابرابریهای ناشی از برتری نژادی سفیدپوستان تشکیل شدهاند.
antiwhitism
ضد سفید به نوعی از تعصب یا تبعیض اشاره دارد که علیه افراد سفیدپوست ایجاد میشود.
antiwit
ضد شوخطبعی به معنای نداشتن حس شوخی یا کمدی در مکالمات و فعالیتهای اجتماعی است.
antiworld
ضدجهان به معنای جهانی است که به طور عمدی با ویژگیهای مورد انتظار یا عادی مخالف است.
antixerophthalmic
ضد خشکی چشم به هر گونه دارویی یا درمانی اشاره دارد که از خشکی چشم جلوگیری میکند یا آن را درمان میکند.
antizealot
ضد افراطی به فردی اطلاق میشود که از افراط در باورها یا عقاید جلوگیری میکند و دیدگاههای مختلف را مد نظر قرار میدهد.
antizymic
ضد آنزیمی به مواد یا داروهایی اطلاق میشود که تولید آنزیمهای خاصی را مهار میکنند.
antizymotic
ضد آنزیمی به داروهایی اشاره دارد که فعالیت آنزیمها را کاهش میدهند.
antizoea
آنتیزوئا به پدیدهای در زیستشناسی دریایی اشاره دارد که به شکل خاصی از موجودات دریایی مرتبط است.
antjar
آنتجار به نوعی از هنر و طراحی اشاره دارد که در مناطق خاصی ایجاد میشود.
antlered
شاخدار به حیواناتی اطلاق میشود که دارای شاخهایی هستند، به ویژه در مورد گوزنها.
antlerite
آنتلرایت به معدنی خاص اشاره دارد که در محیطهای خاصی مانند غارها یافت میشود.
antlerless
بدون شاخ به حیواناتی اطلاق میشود که فاقد شاخ هستند، به ویژه در گوزنها.
antlia
آنتلیا به صورت فلکی خاصی در آسمان جنوبی اشاره دارد.
antliate
آنتلیات، موجودات کوچک زیرزمینی که معمولاً در تعادل اکوسیستمهای زیرزمینی نقش دارند.
antlid
آنتلید، یک نوع موجود بیمهره که در آب یا محیطهای مرطوب زندگی میکند.
antlike
شبیه به مورچه، اشاره به ویژگیهایی دارد که با مورچهها مشابهت دارد.
antling
آنتلینگ به جوانترین مرحله زندگی مورچهها اشاره دارد.
antlophobia
آنتلوفوبیا، ترس غیرمنطقی و شدید از مورچهها است.
antluetic
آنتلوتیک، به مواد یا داروهایی اشاره دارد که میتوانند تأثیری بر مورچهها بگذارند.
antocular
مربوط به دید دوچشمی و چگونگی مشاهده مورچهها، اصطلاحی در زیستشناسی.
antodontalgic
مربوط به کاهش درد دندان، بهویژه در زمینه درمانهای طبیعی.
antoeci
موجوداتی که در نزدیکی یکدیگر زندگی میکنند، در زیستشناسی به کار میرود.
antoecian
به گونههایی اشاره دارد که در ارتباط نزدیک با یکدیگر هستند.
antoecians
موجوداتی که در نزدیکی یکدیگر زندگی میکنند و به تنوع اکوسیستم کمک میکنند.
antoinette
نامی سنتی که اغلب با شخصیتهای تاریخی و فرهنگی مرتبط است.
anton
آنتون یک اسم مردانه است که در فرهنگهای مختلف استفاده میشود.
antonella
آنتونلا یک اسم زنانه است که در بسیاری از فرهنگها رایج است.
antony
آنتونی یک اسم مردانه است که به ویژه در زبانهای انگلیسی و لاتین رایج است.
antonia
آنتونیا یک اسم زنانه که در آلمان و ایتالیا رایج است.
antonymy
انتونیم یک اصطلاح لغوی است که به تضاد معانی اشاره دارد.
antonymic
مربوط به کلمات یا عباراتی که معانی متضاد دارند.
antonymies
کلماتی که معنی متضاد دارند و معمولاً در زبانشناسی به عنوان عناصر مهم واژگانی شناخته میشوند.
antonymous
کلماتی که به صورت جفت با هم هستند و معانی متضاد دارند.
antonina
نامی زنانه که در فرهنگهای مختلف معانی و تاریخچههای متفاوتی دارد.
antoniniani
نوعی سکه که در زمانهای قدیم در روم استفاده میشد، عمدتاً از نقره ساخته میشد.
antoninianus
واحد پولی که در روم باستان گردش داشت و معمولاً به عنوان سکه نقره شناخته میشد.